بلا استفاده

/belA~estefAde/

    idle
    obsolete
    useless

فارسی به انگلیسی

بلا استفاده گذاشتن
idle

بلا استفاده کردن
inactivate

مترادف ها

useless (صفت)
خنثی، بیهوده، بی مصرف، عاری از فایده، غیر قابل استفاده، غیر ضروری، عاطل، زائد، نا کار، بی فایده، بلا استفاده، عبث، باطله

haywire (صفت)
بلا استفاده، بد ساخته شده

پیشنهاد کاربران

ناکارآمد، بی کاربرد، بیکار، بیخودی
بی بهره بری
بی مصرف
نفله, تفاله, بدردنخور, آشغال

بپرس