بغاز

/boqAz/

    strait
    channel
    sound
    straait

مترادف ها

strait (اسم)
باب، تنگنا، تنگه، تنگ، بغاز

strainer (اسم)
صافی، پالونه، اب میوه گیر، بغاز، پالایش کننده

پیشنهاد کاربران

بوغاز ( بُغاز ) از لغت تورکی ===تنگه ، گلوگاه
بوغاز کلمه ای است تورکی.
به معنی گلو ، تنگه
معنی جغرافیای بوغاز به تورکی ، ، ، ، ، دو خشکی که بینشان آب باشد اگر آن آب دریا باشد بوغاز ایجاد میشد یعنی تنگه.
بغاز :واژه صربستانی، به معنای منطقه ای آهکی که به مرور بوسیله تخلیه و جبجایی آبهای سطحی شسته و بصورت باریکه ای از آب، دو دریا را بهم متصل کرده باشد. مانند بغازهای بسفرو داردانل. ( باید گفت بغاز یا بؤغاز
...
[مشاهده متن کامل]
یک واژه ی ترکی است به معنی گلو و گلوگاه و در اصطلاح به گذرگاه باریک آبی گفته می شود که در فارسی به آن تنگه گفته می شود . مثل تنگه ی هرمز . )

بغاز: کلمه ای ترکی معادل کلمه های تَنگه ( باریک آبی که دو دریا را به هم وصل می کند. ) و گلو ( مجرای داخل گردن، فاصله دهان تا مِری )

بغاز شکاف تنگ درازی است که در یک ناحیه فرسایش آهکی از طریق حل شدن سنگ آهک بزرگ می گردد و رودی که در سطح زمین جاری است می تواند در داخل آن تخلیه شود.
این یک نوشتار خُرد زمین شناسی است. با گسترش آن به ویکی پدیا کمک کنید.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع [ویرایش]
وبگاه پایگاه ملی داده های علوم زمین کشور برگرفته از کتاب فشارکی، پ. ، فرهنگ جغرافیا، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۹
رده ها: جغرافیای طبیعی زمین ریخت شناسی سنگ آهک فرسایش واژگان جغرافیایی

بپرس