sometimes
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
کسی، بعضی، بعض، برخی از، برخی، چندتا، شخص یا چیز معینی
بعضی، بعض
پیشنهاد کاربران
پاسخ به جناب مهرابی
در فرواژه ی [بعض دیگری=بهتر از دیگری]،
درینجا هرآینه بعض=بِه از beh az ( =بهتر از ) بوده پس
بعض= بِه از، بهتر از؛
[بِه از] در گفتن همانند [بعض] به گوش می رسد.
سیب های این میوه فروش بعضِ آن یکی است.
سیب های این میوه فروش به از آن یکی است.
در فرواژه ی [بعض دیگری=بهتر از دیگری]،
درینجا هرآینه بعض=بِه از beh az ( =بهتر از ) بوده پس
بعض= بِه از، بهتر از؛
[بِه از] در گفتن همانند [بعض] به گوش می رسد.
سیب های این میوه فروش بعضِ آن یکی است.
سیب های این میوه فروش به از آن یکی است.
در گویش شهرستان انار در استان کرمان " بَعض" به معنای بهتر و برتر هم می آید ؛ مثلا به جن و پری " بعضِ ما " یعنی از ما بهتران گویند.
ماده 441 قانون مدنی، در خصوص خیار تبعض صفقه می باشد، این ماده مقرر می دارد: "خیار تبعض صفقه، وقتی حاصل می شود که عقد بیع، نسبت به بعض مبیع، به جهتی از جهات، باطل باشد در این صورت، مشتری حق خواهد داشت، بیع را فسخ نماید یا به نسبت قسمتی که بیع واقع شده است، قبول کند و نسبت به قسمتی که بیع باطل بوده است، ثمن را استرداد کند. "
... [مشاهده متن کامل]
بر اساس این ماده، فرد با استفاده از خیار تبعض صفقه، می تواند، بیع را فسخ کند یا به نسبت قسمتی که بیع، صحیح است، آن را قبول کرده و نسبت به قسمتی که بیع، باطل بوده، ثمن خود را پس بگیرد. به عنوان مثال، شخصی، علاوه بر سه دانگ سهم خود، سه دانگ دیگری را نیز بدون اذن او بفروشد. در این حالت، مشتری، مختار به فسخ کل معامله یا صرفا فسخ قسمت باطل معامله و پس گرفتن ثمن آن است
... [مشاهده متن کامل]
بر اساس این ماده، فرد با استفاده از خیار تبعض صفقه، می تواند، بیع را فسخ کند یا به نسبت قسمتی که بیع، صحیح است، آن را قبول کرده و نسبت به قسمتی که بیع، باطل بوده، ثمن خود را پس بگیرد. به عنوان مثال، شخصی، علاوه بر سه دانگ سهم خود، سه دانگ دیگری را نیز بدون اذن او بفروشد. در این حالت، مشتری، مختار به فسخ کل معامله یا صرفا فسخ قسمت باطل معامله و پس گرفتن ثمن آن است
قسمت نامعیّن از چیزی
از کلمه بعضی میاید به معنای بخشی، قسمتی
قسمتی از چیزی را گویند