( آدمی گری ) آدمی گری. [ دَ گ َ ] ( حامص مرکب ) بشریت : اما گاه گاه در درون استاد امام از راه آدمی گری اندک داوری می بود. ( اسرارالتوحید ) . چون چشم من بر وی افتاد از آدمیگری هیچ چیز با من نماند. روحی و آسایشی از وی بمن رسید چنانکه بیخود گشتم. ( اسرارالتوحید ) .
خشم ، انسانیت ، خصوصیت بشری ، خوی بشری ، مرکب از به شر و نشانه ی یت مصدری ؛به شریت به تشدید یا، مجازا به معنای؛ به خشم و غضب شدن . همچنان که در سیاستنامه می گوید:" قضا را کاسه از دست غلام رها شد و بر سر ... [مشاهده متن کامل]
و روی حسین بن علی آمد . دستار و جبه بیشتر از خوردنی آلوده شدو ( ( بشریتی :خشم و غضب ) ) در حسین پدیدار شد و از طیره و خجالت رخسار او برافروخت.