به انصاف ؛ بحق. بسزا :
خسرو عالم علاء دولت مسعود
آنکه به انصاف ، پادشاه جهان است.
مسعودسعد.
خسرو عالم علاء دولت مسعود
آنکه به انصاف ، پادشاه جهان است.
مسعودسعد.
قابل
ازدر
فرستاد بر میمنه سی هزار
گزیده سوار ازدر کارزار.
فردوسی.
فرستاد بر میمنه سی هزار
گزیده سوار ازدر کارزار.
فردوسی.
در خور , لایق