ادعای �بزک� از ریشه ترکی و معادل �نقش و نگار� و �بزمک� به معنی آرایش کردن. من قدم به قدم با شواهد مستند پاسخ می دهم.
- - -
1️⃣ �بزک� در منابع معتبر فارسی
فرهنگ فارسی عمید:
... [مشاهده متن کامل]
بَزَک ( فتحۀ ب و ز ) = آرایش، توالت
بُزَک = مصغر بز، بزیچه
منبع: صفحه ۲۲۹، عمید، همان طور که شما هم اشاره کردید.
> این نشان می دهد که �بزک� در فارسی کلاسیک و معاصر ریشه دارد و ارتباط مستقیمی با زبان ترکی ندارد.
فرهنگ معین:
بزکیدن = آرایش کردن، زینت دادن
این فعل از همان ریشه فارسی است و کاربردش در شعر و نثر فارسی پیش از نفوذ گسترده ترکی وجود داشته است.
دهخدا:
بزک = زینت، آراستن، مصغر بز
بزکیدن = زینت کردن، آرایش کردن
✅ جمع بندی: همه این منابع معتبر فارسی، ریشه �بزک� و �بزکیدن� را فارسی معرفی کرده اند، نه ترکی.
- - -
2️⃣ ادعای ریشه ترکی
ادعا شده: �بزک� با فتحه ب و ز، تورکی است و معنی نقش و نگار می دهد ( دیوان الغات تورک ص ۲۳۹ ) .
مشکل:
1. دیوان لغات ترکی معمولاً معادل سازی هایی از فارسی به ترکی یا ترکی به فارسی دارد. بسیاری از واژه های فارسی که در دیوان آمده، وارداتی هستند و ریشه ترکی ندارند.
2. در منابع اصلی زبان ترکی باستان و اوغوز، واژه ای معادل بزک به معنی نقش و نگار یافت نمی شود.
3. حتی اگر دیوان لغات ترکی این معادل را آورده باشد، این قابل استناد به ریشه ترکی بودن واژه نیست، بلکه یک ترجمه یا تطبیق است.
- - -
3️⃣ نکته زبان شناسی
ترکی و فارسی تأثیرات متقابل داشته اند، اما:
�بزک� در فارسی قبل از نفوذ گسترده ترکی به ایران وجود داشته است ( شواهد در متون کلاسیک فارسی، شعر و نثر ) .
بنابراین، ادعای �تورکی بودن بزک� غیرمستند است و صرفاً بر اساس تطبیق لغوی نادرست شکل گرفته است.
- - -
✅ نتیجه گیری علمی
�بزک� فارسی است: معنی آرایش کردن، زینت دادن و مصغر بز.
�بزکیدن� نیز فارسی است و به معنی آرایش کردن.
ادعاهای جعلی ترکی بودن واژه بدون شواهد واقعی در ترکی باستان یا اوغوز و صرفاً بر اساس تطبیق های سطحی دیوان لغات ترکی شکل گرفته اند.
منابع معتبر فارسی: فرهنگ عمید، فرهنگ معین، دهخدا.
منابع ترکی: دیوان الغات ترکی نمی تواند ریشه واژه های فارسی را تغییر دهد، بلکه ترجمه یا تطبیق واژه است.
- - -
بزک با فتحه ب و ز تورکی است وبه معنی نقش و نگار می باشد دیوان الغات تورک ص 239 تصحیح استاد صدیق فعل بزمک به معنی آرایش کردن از این ریشه می باشد
منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
بزک کلمه ای تورکی به معنی ارایش است لغتنامه شاهمرسی دهخدا هم اشاره ای کرده است
مخفف بزمک است وقتی خانمی خود را برای یک مهمانی ساده کمی می آراید میگوید مهمانی داشتم و یا مهمان بودم کمی بَزَک کرده ام و بُزک به کاور یا کالار که سر یک سال میزاید بزک یعنی بز کوچک میگویند
هرهفت. [ هََ هََ ] ( اِمرکب ) به معنی آرایش باشد. ( برهان ) . کنایت از زیب و زینت بود و آن را هرهفت وند نیز گویند. ( انجمن آرا ) .
رجوع به هرهفت کردن و هرهفت کرده شود.
|| مطلقاً آرایش زنان را نیز گویند که آن حنا و وسمه و سرخی و سفیدآب و سرمه و زرک باشد که زرورق است و بعضی هفتم را غالیه گفته اند که خوشبویی باشد و بعضی خال عارضی را گفته اند که از سرمه به کنج لب یا جاهای دیگر از رخساره گذارند. ( برهان ) .
... [مشاهده متن کامل] ته بزک
لهجه و گویش تهرانی
آرایش مختصر
بزک کلمه ی ترکی از "بزنماق"به معنی آرایش کردن هستش
درستش "بزک دوزک " به معنی آرایش دادن و آراستن می باشد
بزنیپ به ترکی میشه یعنی آرایش کرده
دوزنیپ به ترکی میشه یعنی به نظم انداخته و آراسته
... [مشاهده متن کامل]
مثال: باخ بو قیزین بَزَنَکینه گور نه گوزل اولوپ
معنی: ببین این دختر چه زیبا آرایش کرده و خوشگل شده.
باتشکر که میخونین
سوالی که شاید شما هم بپرسید اگر کمبزه همان خربزه کال و نارس است چرا کشاورزان آن را به بازار عرضه می کنند و نمی گذارند بزرگ شود و تبدیل به یک خربزه عالی گردد، اولین جواب، تقاضا است وقتی عده ای حاضرند برای همین خربزه نارس و کوچولو پول خوبی بدهند کشاورز هم عرضه می کند بهرحال عده ای آن را اینجوری می پسندند یا نمی توانند صبر کنند تابستان شود و خربزه تهیه کنند و به قولی تا گوساله گاو شود دل صاحبش کباب شود قضیه این افراد شده است با این تفاوت که این ها، صاحب کمبزه و خربزه نیستند اما بهرحال طاقت و صبر ندارند تا کاملا برسد در ضمن کشاورز هم سریع تر با عرضه کمبزه به درآمد می رسد و نیازی به هزینه آبیاری و مراقبت تا تبدیل به خربزه نخواهد داشت اما حکایت عرضه اولیه این محصول در بازار گویا از این جا نشات می گیرد که کشاورز در حین سرکشی به خیارزار، میوه های کرمو و در حال خراب شدن را جدا کرده است تا اگر برای آن آینده ای نمی بیند لااقل بدرد خوراک گاو و گوسفندش بخورد و آنها را به منزل آورده در آنجا فرزندان یا زنِ خانه خصوصا اگر زن حامله بوده بدنبال کنجکاوی و چشیدن میوه، طعم و مزه ان را می پسندند و سال های آینده هم یاد کمبزه کردند که چه مزه ی نیکو داشت و کم کم، پولدار های عاشق طعم شده، برای بهره بردن، حاضر به پرداخت پول در ازای آن شدند و بدین ترتیب کمبزه خراب و یا ضایعات آن مال بُزی شد و کمبزه های سالم یا تقریبا سالم مال آدم های کمبزه خور، خلاصه نام کمبزه حکایت از خربزه ی کال کرمو شده که فقط بدرد بُزی می خورد است.
... [مشاهده متن کامل]
بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار میاد، کمبزه و خیار کرمو شده که هرچند از دیده ی کشاورز افتاده اما برای بز و بزغاله حکم چلو کباب دارد. اما وعده دادن دولت هایی چون حسن روحانی به مردم که برجام بیاید چگونه می شود حکایت آن کشاورزی است که بزغاله را بی خوراک گذاشته و می گوید صبرکن وضع خوب می شود و بهار می اید و کمبزه با خیار میاد که البته مردم ایران حتی کمبزه برجام را نچشیدند چه برسد به خربزه ان ( علی برکت ا. . ) .
بزک اشاره به چیزی دروغین و ساختگی دارد.
مثلا:
زیبایی اش سرتاسر بزک است. یعنی واقعی و حقیقی نیست.
بزک واژه ای ترکی به معنی آرایش و تزیین و نقش و نگار است.
از بن واژه بَزَمَک به معنی آراستن و آرایش کردن و تزیین است.
منبع:"دیوان لغات الترک" شیخ محمود کاشغری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)