بزه

/beze/

    sin
    misdemeanour
    crime
    guilt
    misdemeanor
    [lit.] sin

مترادف ها

offense (اسم)
توهین، حمله، رنجش، دلخوری، تجاوز، یورش، اهانت، گناه، بزه، تقصیر، لغزش، هجوم، قانون شکنی

sin (اسم)
گناه، عیب، خطا، بزه، حرج، فسق، عصیان، معصیت

guilt (اسم)
گناه، جرم، بزه، تقصیر، مجرمیت

crime (اسم)
گناه، جرم، جنایت، بزه، تبه کاری، تقصیر، بدکاری

misdeed (اسم)
گناه، جرم، بزه، بدکرداری، خلاف، بد رفتاری، سوء عمل

felony (اسم)
جنایت، بزه، تبه کاری، بدکاری، شرارت

misdemeanor (اسم)
گناه، بزه، تخطی از قانون

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بزهبزهبزهبزه
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

منبع. عکس فرهنگ فارسی یافرهنگ عمید
بزهبزهبزهبزهبزه
ضرر زیان دیده
بزه ب و زال با کسره به بندری طفلک، poor
جرم ، گناه ، گناهان خرد و کوچک ، کسی که رفتاری نامتعارف در جامعه دارد که موجب آسیب رساندن به آن می شود.
گرچه در واژه نامه ها، واژه ی �بزه� به معنای عام گناه و �بزهکاری� به معنای گناهکاری آمده، ولی در معنای کنونی و تا اندازه ای حقوقی آن به معنای گناهان کوچک، جیب بری و مانند آن بکار می رود. از همین رو، دزدی های بزرگ و رشوه خواری را دیگر نمی توان تنها یک گناه کوچک ( بزهکاری ) وانمود . . .
...
[مشاهده متن کامل]

برگرفته از پی نوشتِ یادداشت �قافیه چو به تنگ آید، پوتین به جفنگ آید!� ب. الف. بزرگمهر ١٦ آذرماه ١٣٩٠
https://www. behzadbozorgmehr. com/2011/12/blog - post_07. html

اثم، خطا، خطیئه، ذنب، گناه، معصیت، تقصیر، جرم، جنایت، حیف، جور، ستم
جرم