parch (فعل)خشک شدن، بریان کردن، برشته کردن، نیم سوز کردن، تفتیدن، افتاب سوخته کردنbarbecue (فعل)کباب کردن، بریان کردنroast (فعل)کباب کردن، بریان کردن، سرخ شدن، سرخ کردن، برشتن، برشته شدن، دود زدنgrill (فعل)پختن، بریان کردن، بریان شدن، روی سیخ یا انبر کباب کردن