برگه

/barge/

    card
    clue
    form
    leaflet
    paper
    record
    slip
    tab
    bract
    discovered in a persons possession
    dried peaches or apricots
    exhibit

فارسی به انگلیسی

برگه اگهی
dodger

برگه دان
card-index file or cabinet

برگه رای
ballot

برگه سهم
stock, stock certificate

برگه فروش
sales slip

برگه گسترده
spreadsheet

برگه هوابر
airfoil

برگه وام
debenture

برگه کاغذ
leaf

مترادف ها

form (اسم)
ترکیب، ظرف، ظاهر، فرم، سیاق، صورت، برگه، گونه، شکل، روش، تصویر، وجه، طرز، ریخت، ورقه، فورم، دیس

bract (اسم)
برگه، برگچه زیر گل

follicle (اسم)
برگه، کیسه یا غده وچک ترشحی یا دفعی

پیشنهاد کاربران

در گویش شهرستان بهاباد به برگه ی زردآلو و . . . ترشو /toroshu/می گویند. وجه تسمیه آن شاید بخاطر ترش بودن آن است البته بعضی از ترشوها مزه ملس دارند که نسبت به نوع ترش آن از قیمت بالاتری برخوردار است.
بُرگه :به ضمه ب در گویش بختیاری علاوه بر اینکه معنی لبه پشت بام یا لبه دیوار ( چینه ) میدهد معنی ابرو هم میدهد.
در گویش بختیاری به ابرو � بُرگه � گفته میشود.
به گویش بختیاری برگه به ضمه ب یعنی لبه پشت بام یا لبه دیوار ( چینه ) برگه گفته می شود
قطعه کاغذ
ورق . . . فیش . . .
فیش
پای هر برگه امضا زدم
برگه[ اصطلاح کفاشی]: بالاتر از رویه کفش قرار می گیرد و زبونه کار هم می گویند.
ورق، ورقه، تکه کاغذ، جواز، تاییدیه، سند، مدرک، فیش، برش میوه های خشک شده

بپرس