واژه برگ
معادل ابجد 222
تعداد حروف 3
تلفظ barg
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: valg]
مختصات ( ~. ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی barg
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
برگ
ریشه هندواروپائی برگ بهل bhle که در اوستا یرک yarek ودر سانسکریت ولک valka یا پوسته درخت و پرن parna یا برگ. در انگلیسی هم واژه برگ بصورت بلوسوم blossom یا شکوفه و بلید blade یا برگه و تیغه و بلو blow یا وزیدن و فلورا flora یا گل میباشد.
... [مشاهده متن کامل]
بلیلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت. وندر آن برگ و نواخوش ناله های زار داشت - حافظ
کردی جنوبی ( کرمانشاه، ایلام، بیجار، خانقین. . . . ) : وَلّنگْ=wałng
همه می دانیم که یک معنای رایج برگ این است: واحد شمارش کاغذ دفتر ( برای نوشتن دانش آموزان ) . براستی که معنای بامسمایی است زیرا آنچه دانش آموزان روی آن می نویسند از درخت پر از برگ ساخته شده است. در مقابل،
... [مشاهده متن کامل] معادل این معنای برگ در انگلیسی و فرانسوی، واژه page است که ربط معنایی با برگ ( کاغذ ) ساخته شده از درخت ندارد.
در گویش بختیاری برگ به ضمه ب یعنی ابرو و تیگ یعنی پیشانی
برگ ( borg ) در گویش لری بختیاری به معنی ابرو میباشد.
واژگانِ ( وَرق، بَرگ ) برگرفته از واژه یِ اوستاییِ ( وَرِکَ ) و واژگانِ ( وَرگ، وَلگ ) در زبانِ پارسیِ میانه - پهلوی می باشند. دگرگونیِ آواییِ ( و/ب ) در زبانهایِ ایرانی رواگمند ( رایج ) بوده اند بمانند: ( وَرِکَ، ورگ/بَرگ ) ، ( ( ویر/بیر ) به چمِ ( حافظه، ذهن ) ، ( ویهانَگ/بهانَگ ( بهانه ) ) ، ( ویگراد/بیدار ) ، ( ویستَر/، بستَر ) ، ( ویروزَگ/بروز ) ، ( ویست/بیست ) ، ( وازیگ/بازی ) ، ( وازار/بازار ) ، ( وَس، بَس ) ، ( واران/باران ) و. . .
... [مشاهده متن کامل]
واژه یِ ( ورق ) برگرفته از واژه یِ ( ( وَرِکَ ( اوستایی ) ، وَرگ ( زبانِ پارسی میانه - پهلوی ) ) بوده است.
پَسگشت ها ( references ) :
1 - رویه یِ 124 از نبیگِ ( فرهنگِ ریشه هایِ هندواروپاییِ زبان فارسی )
2 - رویه هایِ 87 و 187 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی )
برگ در اصل ( پرگ ) از دو واژه ( پر ؛ رگ ) درست شده یعنی پر از رگ که منظور همان رگبرگ هاست اما خود ( رگ ) هم در اصل ( رهک ) از واژه ( ره ) و پسوند ( ک ) به معنی راه کوچک درست شده و بعد برگ تبدیل به ( ورگ ) وسپس ( ورٌق ) و بعد ( ورَق ) معرب شده است
در گویش زبان بختیاری بُرگ ( Borg ) به معنی ابرو میباشد.
برگ بینوایی راست کردن : به بیچاره ای یاری کردن و نیاز او را برآوردن .
لابه ها کرد و از پدر درخواست
تا کند برگ بینوائی راست
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 568 )
فراخ بودن برگ : فراوان بودن نزل و توشه ، فراوانی نعمت
گفت کای میزبان زرین کاخ
جایگاهت خوش است و برگ فراخ
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص483 )
برگ کاغذی : ورق، صفحه
برگ درختان در زبان ترکی: یاپراق، یارپاق
برگ کاغذی در زبان ترکی: وَرَق، واراق، وَرَقَه، صفحه، طبقَه، طاباقا
نامگذاری ترکی کلمه برگ در شهر خسروشاه آذربایجان:
برگ درخت = یارپاق ، برگ درخت سنجد = وَلَه ، برگ دفتر و کتاب = صفحه، ورق ، برگ بزرگ کاغذی = ورقه، طبقه
برگ در زبان هندی اروپایی پیشین Bhol - io است. صامت b در زبان یونانی تبدیل به p می شود و φύλλον ( فولون ) شکل می گیرد. در واقع بول تبدیل به فول شد. <ل> در زبان فارسی تبدیل به <ر> می شود چونکه هر دو در دسته liquid می باشند. در زبان یونانی جدید واول ύ <ای> تلفظ می شود و φύλλον، فیلون تلفظ می شود. در لاتین folium گویند که در زبان فرانسوی feuille ( فُِی ) می شود. در زبان عربی b تبدیل به v می شود و g تبدیل به q ( ق ) می شود. یعنی کلمه برگ می شود ورق. حتی در زبان تاجیکی барг ( برگ ) گویند و همان تلفظ را در فارسی دارد.ای>ر>ل>
در زبان لری بختیاری
برگ ::بلگ
برگ . ( بُ ) : در گویش لری ممسنی از شهرستان های استان پارس به معنی اَبرو می باشد .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)