برپا شدن


    up

پیشنهاد کاربران

ستادن
برپا شدن ؛ منعقد شدن. انعقاد، چنانکه جشنی یا عزائی. مهیا کرده شدن :
داند خرد همی که بدین عادت
کاری بزرگ را شده برپائی.
ناصرخسرو.
تشکیل شدن

بپرس