برون راندن


    evacuate
    exclude
    expel

فارسی به انگلیسی

برون راندن با فشار
extrude

پیشنهاد کاربران

برون راندن ؛ بیرون بردن. حرکت دادن. بردن :
سوی پارس لشکر برون راند زو
کهن بود لیکن جهان کرد نو.
فردوسی.
- || خارج کردن. بیرون ساختن :
چو جغد ار برون راندم آسیابان
بر این بام هفت آسیا میگریزم.
خاقانی.