بروت

/burut/

    moustache
    mustache

مترادف ها

mustachio (اسم)
سبیل، بروت

پیشنهاد کاربران

مهندس اسماعیلزاده
بروت ( دری ) : سبیل
آگاهی: این واژه به همین معنی در متون کهن فارسی آمده است؛ بدبختانه در ایران بکار برده نمی شود.
شعر حضرت سعدی:
دشمن چو بینی ناتوان لاف از بروت خویش مزن
مغزیست در هر استخوان مردیست در هر پیرهن
بُروت ( boroot ) : از ریشه باروت به معنای حرکت انفجاری است. این کلمه اشاره به اقدام ناگهانی کسی دارد که از دست دشمن یا خطر فرار می کند.
سبیل
. . . بروت خود را بخلاف عادت مستمره چقماقی تابید. .
کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی
جیمیز موریه
در گویش سنگسری از قدیمی ترین گویش های ایرانی به معنی ، شکوه و غرور و جلال می باشد.
سبیل در زبان ملکی گالی بشکرد
در گویش زبان بختیاری واژه بروت ( Brut ) به معنی =نما ، چهره ، هیکل، تیپ، چثه میباشد.
سبیل
برادر در زبان ملکی گالی بشکرد
برادر در زبان مُلکی گالی ( زبان بومیان رشته کوه مکران در جنوب شرق کشور )
سبلت، سبیل، شارب
سبیل و موی زائد ی که بالای لب و پایین بینی می روید
در گویش افغانستانی یعنی سبیل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس