برنده

/barande/

    bearer
    keen
    trenchant
    winner
    winning
    cutting
    sharp
    incisive
    efferent
    biting
    gainer
    remover
    victor
    victorious
    cuffing
    [infml.] digestive
    highest bidder
    carrier
    [adj.] winning

فارسی به انگلیسی

برنده جایزه
prize

برنده جایزه نوبل
nobelist

برنده دو گانه
daily double

برنده شدن
carry, overcome, outmatch, win

برنده مقام قهرمانی
titleholder

برنده ی مسلم
shoo-in

مترادف ها

winner (اسم)
برنده، فاتح، برنده بازی

cutter (اسم)
برنده، نوعی کرجی، الت تراش، دندان پیش

dissolvent (صفت)
برنده

cutting (صفت)
برنده

winning (صفت)
دلکش، برنده

incisive (صفت)
تیز، قاطع، برنده، نافذ، دندان پیشین، ثنایا

conductive (صفت)
رسانا، برنده

trenchant (صفت)
قطعی، تیز، سخت، قاطع، برنده، نافذ، بران

deferent (صفت)
برنده، بیرون برنده، خروجی

پیشنهاد کاربران

آقای بهنام رضایی عزیز، در ابتدا از توجه گرانبهای شما تشکر و قدردانی می شود. با فروتنی تمام شما را دعوت می کنم که چهارگانه کاشت، داشت، برداشت، آیش را با نگاه کشف رابطه آنها بازنگری نمایید. از نو آوردن معنای "برنده" به فتح ب ، از رهگذر مشاهده ارتباط شگفت انگیز این مفاهیم بدست آمده است.
آقای رضایی مرجع تقلیدشون چارتا مثل سالار احمدیه هستن زیاد بها ندید
برنده از بردن میاد
بردن هم صددرصد هندواروپاییه
در انگلیسی به ریخت bringهست
در لاتین به port هست به معنی حمل کردن
فارسی : میبرم یا حمل میکنم لاتین: پورتوporto
...
[مشاهده متن کامل]

در فارسی این ریشه پیشوند منفی ساز آ رو هم گرفته و آبردن و آوردن تبدیل شده
مانند رمیدن و آرمیدن
یا کندن و آکندن
در همه زبان های هندواروپایی پیشوند منفی ساز آ هست
مانند یونانی که در آن تئیست یعنی خداپرست و آتئیست یعنی خداناباور ( برای نمونه )
درحالی که زبان ترکی به دلیل چسبانشی بودن اصلا پیشوند ندارد! اما شمار بسیار پسوند دارد که همان کار ها میکند
آقای رضایی
گیرم که این اصلا تو ترکی هم باشه
میشه بفرمایید چه تضمینی هست که شما اینو وام نگرفته باشید!؟
مگه فقط ترکی به دیگر زبان ها وام میده!؟
خودش وام نمیگیره؟! مگه شدنیه چنین چیزی!؟

اقای عنصری تحلیلتون جالب بود ولی ربطی نداره یعنی خوب تحلیل کردی بر نده ولی نده توانایی درونی نیست. این ساختار از ترکی وارد شده و پسوند فاعل ساز هست که چیزی رو نزد شخصی نشون میده مثل کسی که ساز دستشه رو
...
[مشاهده متن کامل]
میگن سازنده یعنی ساز به دست که معنی ضمنیش یعنی کسی که ساز دستشه و میتوازه و از اینجا مفهوم ساختنش هم بوجود میاد. اینا ساختار ترکی هستند. ده میشه در چیزی. الده یعنی در دست. اوخولده یعنی در مدرسه و نده به شخص منسوب میکنه. النده در دستش. اوخولنده در مدرسه اش سازنده یعنی با سازش. همراه با سازش.

بردن تلفظ قدیم. و درستش بَردَن می باشد یا وَردَن که از ریشه ورمک ترکی هست یعنی دادن و صرفا حرف و و ب جانشینی دارد لذا بردن کلمه ای ترکی هست نه فارسی که به فارسی راه یافته است. برنده یا ورنده قبلن هم جایی
...
[مشاهده متن کامل]
دیگه توضیح. داده بودم این ساختار ترکی هست ساختار فاعلی ترکی هست و نده و ده چیزی رو نزد کسی نشون میده و میگه مثل سنده یعنی نزد. تو. الینده یعنی در دستت هست. برنده یا ورنده یعنی کسی که چیزی بهش داده شده. از همینجاست که ورمک یا برمک به معنی دادن ما بر و بری رو داریم. هر دم از این باغ بری میرسد. بری یا وری یعنی محصول یا داده و این کلمات همگی ترکی هستند

به عبارتی برنده یعنی کسی که جایگاه بالاتر را به دست آورده است ( بر شده، بالاتر شده )
به نظر میرسد برنده کلمه تاسیسی معاصر باشد و کسی که جایزه رو میبرد برنده ی جایزه
اسم فاعل بردن
بردن ریشه از بر و بار دارد
بر یعنی بالا و بلندی
برتر یعنی بالاتر
برداشت یعی بلند کردن و بالا آوردن چیزی
...
[مشاهده متن کامل]

پرداخت هم از بر ماخوذ شده
فرآوری هم
کلماتی که فر و پر دارند از بر ماخوذ شده
فرنگیس یعنی بر انگیز یعنی برانگیزاننده و دلربا
پر و پرنده و پرواز ریشه از بر و بالا رفتن دارد
بردن یعنی چیزی رو بلند کردن و حمل کردن
ر ک بار

بر= محصول، میوه ، نتیجه، ثمر
نده= داشتن توانایی درونی مانند جهنده که نشان از توانایی جهیدن دارد یا دمنده که نشان از توانایی دمیدن دارد
برنده در خود نشان از توانایی برداشت نتیجه دارد
بازنده روبروی برنده است, یعنی مجبور به تکرار مرحله داشت می باشد و نمی تواند به مرحله برداشت وارد شود.
...
[مشاهده متن کامل]

برنده= به مرحله برداشت رسیده، به ثمر رسیده

برّا
برنده جایزه: winner
برنده بیماری: carrier
کسی که چیزی را از جایی به جایی دیگر می برد.
حاد
بران، برا، تند، تیز، قاطع، موثر، کاری، زایل کننده | پیروز، فاتح، قهرمان، حامل

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)