به لری یعنی ابرو
برم در پهلوی به گونه ورم/وارم امده
haštom, druz az wārom brīdan rāy, kēn az menišn ōgārdan ud az wināh tēz petītīg būdan. ( Anklesaria, 1964, p. 98 )
هشتم، دروغ از یاد بریدن، کین ا از منش اوگاردن و از گناه تیز پتیت بودن ( تائب بودن - توبه کردن )
اوگار معنی جزر ( فروکش کردن ) میدهد
haštom, druz az wārom brīdan rāy, kēn az menišn ōgārdan ud az wināh tēz petītīg būdan. ( Anklesaria, 1964, p. 98 )
هشتم، دروغ از یاد بریدن، کین ا از منش اوگاردن و از گناه تیز پتیت بودن ( تائب بودن - توبه کردن )
اوگار معنی جزر ( فروکش کردن ) میدهد
چوب بستی که انگور بر ان اندازند ترم و تارم است است و نه برم
ترم یا همان تارم زنجان که انرا به نادرست طارم مینویسند ترم است
پس چه شد جستان وهسودان و ترم دیلمان
ترم یا همان تارم زنجان که انرا به نادرست طارم مینویسند ترم است
پس چه شد جستان وهسودان و ترم دیلمان
غلت عقب
Roll bag
بَرم [barm]: حفظ، خافظه، از برم کردن/شدن/بودن.
در انگلیسی memory گویند.
در انگلیسی memory گویند.
برم : [اصطلاح راه سازی] ایجاد پله در ترانشه هایی که معمولا از 8 متر بیشتر باشند برای جلوگیری از افتادن سنگ در مسیر راه و همچنین پایداری بیشتر شیب خاکبرداری. /معمولابه عرض 3 متر.
کنارم
Borm به معنای ابرو