for him, in his favour
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
در برابر، در مقابل، مربوط به، بجای، برای اینکه، بواسطه، در مدت، برای، بخاطر، به منظور، بجهت، از طرف، به بهای، برله، بقدر، بطرفداری از
پیشنهاد کاربران
بر ضد، برعلیه
این واژه بمعنی موافق یا بنفع موضوعی یا برای موضوعی است و معمولا بعداز واژه علیه استفاده میشود. مثال: دادگاه برای تعیین حکمی علیه یا برله متهم وارد شور شد.