برزگر

/barzegar/

    husbandman
    agriculturist
    farmer
    famer

مترادف ها

yokel (اسم)
نادان، دهاتی، روستایی، برزگر

cultivator (اسم)
کشتکار، برزگر، ماشین شخم زنی و علف هرزه کنی

sower (اسم)
برزگر، بذر افشان، تخم افشان

hayseed (اسم)
برزگر، تخم علف

پیشنهاد کاربران

ورزه, ورزکار, کشاورز, زارع
برزگر:کشاورز////برزگری:کشاورزی
کدیور
کاری ندارم ریشه کلمه از کجاست حرفم با اونی هست که نوشته ریشه کلمه فارسی هست وربطی به ترکی و عربی نداره وبه ترکها پیشنهاد داده ریشه کلماتشونو در زبا مغولی وایغوری پیدا کنن خوب باید بگم من زبان و گویشم را
...
[مشاهده متن کامل]
در ترکیه و اذربایجان وازبکستان وقزاقستان وترکمنستان واسیر کشورهای ترک زبا یافته ام شما ریشه کلماتتو برو از افغانستان پیدا کن در ضمن افغانی عزیز همین کلماتی هم که پیدا میکنی نود درصدش عربیه شک داری همین نوشته های من و خودتو از نو بخون

صادق برزگر بفرویی
زارع ، فلاح ، کشاورز ، گاهی در معانی کنایی مقابل واژه ی سلطان یا مالک استعمال میشود .
برزگر. زرگر. آهنگر. رفته گر. آرایشگر. دادگر. . . . . و هر کلمه ایی گر داشته باشد. تورکی است. حروف گچپژ در عربی و لهجه هایش نیست. و مخصوص زبان تورکی است.
برزگر مساوی ست با =کشاورز، درو کننده وBar zegar ( البته تلفّظ فارسی )
ارس
varzīgar
varzēkar
varzvar
varz kartār
vāstryōş
زارع
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس