بررسی

/barresi/

    revision
    check
    dissection
    evaluation
    examination
    inquiry
    inspection
    investigation
    overhaul
    probe
    review
    scan
    scrutiny
    search
    study
    survey
    study(ing)

فارسی به انگلیسی

بررسی انگیزه ها
soul-searching

بررسی بازار
market research

بررسی دقیق
going-over

بررسی دقیق کردن
overhaul, rake, scan, search, survey

بررسی سطحی
look-see

بررسی شایعات راجع به بشقاب های پرنده
ufology

بررسی شده
considered, studied

بررسی فضولانه کردن
root

بررسی گذشته
retrospection

بررسی مجدد
reconsideration

بررسی مجدد کردن
reconsider, review

بررسی نشده
unheard, unquestioned

بررسی نهایی و سریع
once-over

بررسی و ارزشیابی کردن
critique

بررسی و امتحان کردن
explore

بررسی و گزینش کردن
sift

بررسی وجدان و افکار درونی خود
soul-searching

بررسی کامل پرونده و وضع مزاجی بیمار
work-up

بررسی کردن
assess, check, consider, cross-check, delve, examine, inspect, investigate, reconnoiter, research, study, think, view, winnow, to study, to consider

بررسی کردن با دقت زیاد
probe

مترادف ها

study (اسم)
تحصیل، بررسی، مطالعه، درس، اتاق مطالعه، غور و بررسی، موضوع تحصیلی

deliberation (اسم)
مشورت، تامل، اندیشه، خیال، غور، شور، بررسی، سنجش

discussion (اسم)
بهی، مباحثه، مناظره، بررسی، گفتگو، مذاکره، بحی و جدل

survey (اسم)
براورد، ممیزی، بررسی، بازدید، نقشه برداری، زمینه یابی، مطالعه مجمل، بردید

check (اسم)
حواله، مکی، برات، بوته، چک، بررسی، چک بانک

handling (اسم)
رسیدگی، لمس، اداره، بررسی

scrutiny (اسم)
تحقیق، رسیدگی، موشکافی، بررسی، بررسی دقیق، مداقه

checking (اسم)
منع، بررسی، مقابله

پیشنهاد کاربران

پی جویی
واکاوی
پژوهش
سنجش، مشاهده
مطالعه
پوزش میخوام ولی{ فارسی} بررسی میشود ( بررسی ) . . . همین!
تحقیق

بپرس