بردار

/bardAr/

    vector
    derrick
    vehicle

فارسی به انگلیسی

بردار و برمال

مترادف ها

vector (اسم)
حامل، بردار

resultant (اسم)
بردار، حاصل

dope vector (اسم)
بردار

پیشنهاد کاربران

به جز چم های گفته شده در بالا یکی از چم ها و برابرهایی که در پارسی برای وسیله ی حمل و نقل گویند : بُردار bordaar است.
کتاب را بر دار
بردار [ضم ب ]
- خط فیزیکی دارای جهت و کمیت
برآیند
بُردار : Vector
داروی یا زخامی برای بر طرف کردن عفونت سطحی
در زبان لری بختیاری
وردار - ورکن - ورگر
وردار::بردار
ورکن::بر کندن از زمین - بلند کردن
ورگر::بر گیر - بلند کن

بپرس