برد

/bord/

    range
    ambit
    carry
    compass
    reach
    rifle range
    shot
    win
    winning
    pyrrhic victory
    toll call
    field

فارسی به انگلیسی

برد پرزیان
pyrrhic victory

برد گلوله
carry

مترادف ها

win (اسم)
پیروزی، غلبه، برد، فتح

reach (اسم)
حصول، کشش، حیطه، رسایی، برد

range (اسم)
دسترسی، حوزه، حدود، محدوده، رسایی، چشم رس، تیر رس، برد، خط مبنا، منحنی مبنا

winning (اسم)
تسخیر، غلبه، برد، فتح و ظفر

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
واژه ی برد از ریشه ی واژه ی بردن فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بردبردبردبرد
در مناطق جنوبی کرد نشین هم معنای سنگ میدهد که از زبان لری وارد زبان انها شده است
در تمام مناطق لر نشین به معنای سنگ می باشد
در کوردی جنوب ایلام یعنی سنگ
در کوردی شمال استان کوچک میگن
و در کوردی سورانی کوردستان میگن سان
واژه ای لری به معنای سنگ
بَرِد: ( در زبان عربی ) ابر تگرگ بار ( لغتنامه دهخدا )
کارگری، تاثیر، نفوذ، قدرت، توان، نیرو، یارا
دور شو، دور، باش
بیخ و بن و اصل
سنگ، سرد، ساکن، بیروح، خشک ، فسرده، تگرگ، یخچه
قماش و جامه
چیرگی، غلبه، پیروزی، ظفر
پیروزی - مسافت
برد به گویش بختیاری یعنی سنگ
برد با نحوه تلفظ ( Bard ) در گویش های بختیاری و لری و همچنین گویش کوردی به معنی سنگ می باشد.
بُرد : [عامیانه، اصطلاح]قدرت پرتاب، پیروزی بر حریف
برد با نحوه تلفظ ( Bard ) ، در زبان لری بختیاری به معنای سنگ است.
مسافتی را که گلوله بر اثر فشار گاز باروت طی می کند ( برد ) می گویند.
برد وسیله ای است که در داخل وسایل برقی به کار میرود برد دارای محافظ تنظیم کننده ی برق و. . . . بابا من گشنمه خداحافظ
واژه ای زرتشتی و پهلوی به معنای بیل کشاورزی ( بَرد )
بُرد ( به معنای بریده ای از چوب، فلز و دیگر مواد ) : تابلو، تخته، نمایه
کتان راه راه

بَرد در بختیاری به معنای سنگ ، مانند بَرد شِر ، یعنی شیر سنگی
در زبان کردی به معنای سنگ است
در گویش بختیاری به معنای
سنگ است
به معنای سنگ
واژه ی لری به معنی ( سنگ ) است ؛ریشه ی آن در واژه های گذشته پیدا است مانند بردیا .
در زبان لری بختیاری به معنی
سنگ
Bard
بردخون
. بردسیر. بردسکن.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)