برخی

/barxi/

    few
    some
    offering
    ransom
    some (of)
    part of

فارسی به انگلیسی

برخی از مردم
some

برخی اوقات
sometimes

برخی ها
some

مترادف ها

victim (اسم)
هدف، شکار، قربانی، دستخوش، برخی

some (ضمير)
کسی، بعضی، بعض، برخی از، برخی، چندتا، شخص یا چیز معینی

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

برخیبرخیبرخیبرخی
برخی واژگان دروغکی هستند و این مانند حضرت می بخشد کسانی است که به خدا ودین خدا دروغ می بندند بی آنکه دستورات دینی آن را از خود دین به دست دهند. که باید شناسه و آگاهی داده شود. کسی دست روی دست نگذارد درست نیست دیگران با داشتمانهای ما به داشته هایمان آسیب بزنند وما ول انگاری نماییم.
۱_نورک.
۲_شفافک.
۳_پرتوک
برای کاربردهای در رشته های دانستنیها.
مسقبل:آینده.
مثبت . منفی. خنثی. : ( " ها. نا. خا " . "هاج. ناج. خاج. " )
امر و نهی:" فرمان نا فرمان" .
معین :" کمک".
اسم زمان اسم مکان: نام جا نام گاه=جایگاه.
های ملفوظ و های نا ملفوظ:" های گفته و های ناگفته ".
تنوین:" نونِش ".
کلمات:" واژگان" .
منبع عکس. فرهنگ پاشنگ
برخیبرخیبرخیبرخیبرخی
برخی واژگان را پیشادار می باشیم واینک نیز دوباره سازی و از نو نوپردازی و پسا ساز می گردندواین خود از نیازمندیها به شمار می رود.
والا. بالا. ارج. ارجمند . گرامی. گرانمایه. گران. گران سنگ. باارزش. بارزش . والا. بالا. والا گهر. بالا گهر . باشکوه. بشکوه. همایون . هما. بالانشین . سر . سرور. شکوهمند. شکوه. فر. فره. بزرگ . بزرگی. بزرگواری. ارزشمند. ارزشدار.
واژه برخی در نوشته های بهرام بیضایی و دکتر کزازی به مینوی قربانی به کار میرود. مینوی یگرش را که همه میدانیم همان [شماری]است
شماری
فلک :آسمان
پدیده ها : چیز تازه
سرشار:پر
a number of
واژه ( برخه ) به معنای ( کسر ) با واژگان ( برخ، برخی ) از کارواژه ( بَرخیدن=جزء جزء کردن، بخش بخش کردن، پاره پاره کردن ) همخانواده می باشد و از واژگان پارسی است. برخی از . . . = کسری از . . . .
در زبان آلمانی به ( کسر ) ، Bruch گفته می شود و واژگان منتهی به ch در زبان آلمانی با ( خ ) واگوییده می شوند ( بروخ یا بقوخ ) :بمانند ( Buch ) که ( بوخ ) واگوییده می شود. هر چند که واژه آلمانی Bruch با واژه انگلیسی breach از یک ریشه می باشد ولی انگلیسی زبانها به ( کسر ) به ویژه در دانش مزداهیک ( ریاضی ) ، fraction می گویند ولی آلمانی زبانها همان Bruch را برای کسر در دانش مزداهیک ( ریاضی ) بکار می برند . آنچه روشن و نمایان است، این است که واژه Bruch با واژگان پارسیِ برخیدن، برخی، برخ و برخه از یک بُن و ریشه می باشند.
...
[مشاهده متن کامل]

( هنگام خواندن کتابی به زبان آلمانی در زمینه دانش مزداهیک، این نکته نظر مرا جلب کرد. )

یک چند
دکتر کزازی اعتقاد دارد که واژه ی " برخی" با واژه ی بهره و بهر از یک ریشه می باشد . وی در این مورد می نویسد : ( ( بهره در پهلوی در ریخت بهرک bahrag بکار می رفته است . ریختی پساوندی از بهر است . ریختی دیگر از " بهر " بَخْر است که با در هم ریختگی و جابجایی آوایی در ریخت بَرْخ مانده است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 213 )

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)