برخورد

/barxord/

    bump
    clash
    conflict
    crisscross
    encounter
    friction
    impact
    incident
    jostle
    smash
    stroke
    tangle
    bat
    run-in
    contact
    conjunction
    attitude

فارسی به انگلیسی

برخورد با محور
intercept

برخورد پیدا کردن
encounter, knock

برخورد داشتن
clash, collide

برخورد دوچیز
percussion

برخورد شخصیت و اندیشه
collision

برخورد شدید
jar

برخورد نظامی
action

برخورد کردن
smash

برخورد کردن با
interfere, strike, to encounter

برخورد کردن به شدت
jar

مترادف ها

smash (اسم)
برخورد، ضربت، سر و صدا، تصادم

strike (اسم)
ضربه، اصابت، برخورد، ضربت، ضرب، اعتصاب

reception (اسم)
پذیرش، قبول، برخورد، پذیرایی، مهمانی، دریافت

conflict (اسم)
نبرد، برخورد، ستیزه، ضدیت، نا سازگاری، تضاد، کشمکش، مناقشه، مغایرت، کشاکش

affection (اسم)
تاثیر، خوی، مهربانی، عاطفه، محبت، ابتلاء، مهر، برخورد، عدم تنافر، عطف، علاقه

meeting (اسم)
برخورد، اجتماع، تلاقی، انجمن، مجمع، جماعت، هم ایش، اجماع، ملاقات، جماعت همراهان، میتینگ، جلسه، نشست

collision (اسم)
برخورد، تلافی، تصادم

encounter (اسم)
تصادف، برخورد، مواجهه، ملاقات، رویارویی

clash (اسم)
برخورد، تصادم، تصادم شدید کردن

incidence (اسم)
برخورد، انتشار، مشمولیت، وقوع، شیوع مرض، تعلق واقعی مالیات

confluence (اسم)
برخورد، تلاقی، هم ریزگاه، همریختنگاه، اتصال یا تلاقی دو نهر

conflux (اسم)
برخورد، تلاقی، هم ریزگاه

greeting (اسم)
برخورد، سلام، خوشامد، درود، خوش آمد، تبریک، تهنیت، احترام، تبریکات، خوش باش، سلام کننده

tilt (اسم)
شتاب، تمایل، برخورد، زد و خورد، پرتاب، کجی، شیب، سرازیری، مسابقه نیزه سواری، شمشیربازی سواره در قرون وسطی

osculation (اسم)
برخورد، بوسه، تماس، اشتراک صفات

contact (اسم)
اتصال، برخورد، مخابره، تماس، قباله

contiguity (اسم)
مجاورت، نزدیکی، برخورد، وابستگی، تماس، ربط

پیشنهاد کاربران

برخورد فیلمی به کارگردانی سیروس الوند و نویسندگی علیرضا آقابالایی، کامبوزیا پرتوی محصول سال ۱۳۷۰ است.
سعید فرزند یک خانواده متمکن در یک حادثه رانندگی باعث مرگ مردی می شود و می گریزد. پلیس از روی نشانه اتومبیل، پدر سعید را به اتهام قتل دستگیر می کند. وقتی موضوع روشن می شود سعید به جای پدر روانه زندان می شود. کوشش پدر سعید برای جلب رضایت همسر و برادر مقتول بی نتیجه است، تا این که بیماری کلیه همسر مقتول موجب می شود که علی، پسر عموی سعید که به دختر عمویش علاقه مند است، یکی از کلیه هایش را به زن ببخشد و ماجرا را به خوشی فیصله دهد. پس از این ماجرا برادر مقتول با همسر برادرش و علی با دختر عمویش ازدواج می کنند.
...
[مشاهده متن کامل]

• احمد نجفی
• فرزانه کابلی
• ناصر هاشمی
• هایده حائری
• سیروس ابراهیم زاده
• پردیس افکاری
• حسن جوهرچی
• بهمن کریمی
• علی اکبر طوفان پناه
• نصرت کریمی
• ملیحه نیکجومند
• پرویز شفیع زاده
• فاطمه مجلسی
• همایون خلیق
• فرانک محمدحسن
• هرمز نثری
• امیر خاتم ساز
• احمد دوست محمدی
• سپیده ابرآویز
• کاظم درویش
• لیلا کریمی
• وجیهه لقمانی
• امیر صادقیان
• حسین حسین زاده

برخورد
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/برخورد_(فیلم_۱۳۷۰)
" برخورد ": دو برخورده.
نحوه تعامل را گویند
دیشب ماشین پدرم به تیر برق بر خورد
کنایه از نحوه ی عمل و رفتار ( خوش برخورد، بدبرخورد کردن )
به هم رسیدن دو چیز یا دو کس
تقاطع
برخورد قاطع با . . . . . . . . .
چند معنی دارد: رفتار یا تصادف یا دیدار