برخلاف

/barxalAf/

    against
    contrarily
    contrariwise
    contrary
    counter
    despite
    contrary to
    unlike
    after
    unlike

فارسی به انگلیسی

برخلاف اصول پارلمانی
unparliamentary

برخلاف حق
unjustly

برخلاف شم زبانی
counterintuitive

برخلاف شهود
counterintuitive

برخلاف عادت
unwonted

برخلاف قواعد دستور زبان
ungrammatical

برخلاف مراد
unfriendly

مترادف ها

athwart (قید)
از وسط، از این سو بان سو، از طرفی بطرف دیگر، برخلاف

unlike (حرف اضافه)
برخلاف، برعکس

with (حرف اضافه)
با، پیش، بطرف، برخلاف، بوسیله، بعوض، در جهت، در ازاء

پیشنهاد کاربران

ناخواسته
وارونەیِ، سرپیچی از، ناسازگار با، سازگار نبودن با
بر علیه
ناساز با
ناساز با ( برخلاف ) آنچه این سراینده، درباره ی پشتیبانیِ نکردن �جامعه جهانی� . . . که وی از آن ها برای کاری انجام نداده، سپاسگزاری نموده . . .
برگرفته از یادداشتی در پیوند زیر:
...
[مشاهده متن کامل]

ب. الف. بزرگمهر ۲۲ مهر ماه ۱۳۹۸
https://www. behzadbozorgmehr. com/2019/10/blog - post_92. html
همچنینک
ناساز با ( برخلاف ) برابرهای یاد شده در بالا، واژه ی از ریشه عربی �معدن� به آرش �کانسار� واز آن نادرست تر �کان� نیست . . .
برگرفته از �پیشنهاد کاربران� به آرش واژه ی �معدن� در همین واژه نامه

مغایر
واژگونه ی، ناساز، وارونه
علی رغم

بپرس