prime (صفت)
اصلی، باستانی، بهترین، برجسته، عمده، درجه یک، اولیه، اول، نخستین، نخست
master (صفت)
چیره دست، برجسته
striking (صفت)
زننده، خیلی خوب، موثر، برجسته، گیرنده، قابل توجه
leading (صفت)
پیشین، مقدم، برجسته، عمده، پیشتاز
protuberant (صفت)
باد کرده، برجسته، بر امده، محدب
distinguished (صفت)
مشخص، ممتاز، برجسته، فاخر، متمایز، متشخص
outstanding (صفت)
قلنبه، عالی، ممتاز، برجسته، واریز نشده
illustrious (صفت)
درخشان، ممتاز، برجسته، مجلل، نامی
dominant (صفت)
مافوق، برتر، چیره، برجسته، عمده، غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، نمایان، فائق، مشرف
bossed (صفت)
برجسته
prominent (صفت)
برجسته، والا
eminent (صفت)
بزرگ، علیه، بلند، برجسته، عالیجناب، هویدا، علی، والا مقام، متعال، سربلند
bossy (صفت)
برجسته، متمایل به ریاست مابی، ارباب منش، دارای برجستگی
gibbous (صفت)
برجسته، بر امده، محدب، گرده ماهی، گوژپشت
bulging (صفت)
برجسته، بر امده، محدب
convex (صفت)
برجسته، محدب، کوژ، گرده ماهی
bunchy (صفت)
برجسته
famous (صفت)
ستوده، مشخص، عالی، برجسته، مشهور، سربلند، معروف، نامی، نبیه، بلند اوازه، اعظم
predominant (صفت)
برجسته، عمده، غالب، مسلط، حکمفرما، نافذ، فائق، مشرف
egregious (صفت)
بزرگ، برجسته، انگشت نما، نمایان، فاحش
noted (صفت)
برجسته، مورد ملاحظه
dome-shaped (صفت)
برجسته
kenspeckle (صفت)
زود، برجسته، واضح
embossed (صفت)
برجسته
knobby (صفت)
برجسته
laureate (صفت)
برجسته، اراسته ببرگ غار
noticeable (صفت)
ظاهر، برجسته، قابل توجه، قابل ملاحضه
overriding (صفت)
برتر، مهم، برجسته
palmary (صفت)
عالی، برجسته، پیروز، شایسته ستایش و تقدیر
stereometric (صفت)
برجسته، به سهولت قابل اندازه گیری، وابسته بترسیمات برجسته
supereminent (صفت)
برجسته، ابر پایه، بسیار بلند، فوق العاده برجسته
torose (صفت)
برجسته، متورم، شکم داده