watchtower, lookout, crow's-nest, conning tower, crows-nest, signal tower, signal box
برج زهرمار
spoilsport, [met.] sore as a boil
برج ساعت
clock tower
برج سرطان
crab, cancer
برج سنبله
virgo
برج عاج
ivory tower
برج قلعه
keep
برج مراقبت
air traffic control, watchtower, control tower, ground control
برج میزان
libra
برج ناقوس
belfry, campanile
برج ناقوس کلیسا
belfry
برج و بارودار
castellated
برج وبارو
barbican, ramparts
مترادف ها
house(اسم)
خانقاه، منزل، مسکن، جا، برج، نشیمن، خانه، سرای، اهل خانه، جایگاه، اهل بیت، محل سکنی، منزلگاه
pinnacle(اسم)
اوج، ذروه، برج، راس، منتهی درجه، قله نوک تیز
month(اسم)
ماه، برج، ماه شمسی، ماه قمری
asterism(اسم)
نشان ستاره، صورت فلکی، هر چیزی شبیه ستاره، برج، دستهای از ستارگان، روشنایی و نور، بشکل ستارهء پنج پر
constellation(اسم)
صورت فلکی، برج، مجمع الکواکب
tower(اسم)
برج، قلعه بلند بودن
pylon(اسم)
در، برج، شاه تیر، پیل یا تیر برق
steeple(اسم)
برج، برج کلیسا، مناره کلیسا، ساختمان بلند
پیشنهاد کاربران
بُرج واژه اَرَبیده ی " بُرز" پارسی به مونه ی بُلَند است ، نمونه : اَلبُرز = آل بُرز ، کوه بلند ( آل را بسنجید با کوهستان alp در اروپا ) بُرزو = بلندبالا ، بلندقَد ، قدبلند همریشه با Berg در آلمانی ( تودِسکانی ) به مینه ی کوه
Etymology. Borrowed from Arabic بُرْج ( burj ) , from Classical Syriac ܒܘܪܓܐ ( burgāʾ ) , from Ancient Greek πύργος ( p�rgos ) , ultimately from Proto - Indo - European *bʰerǵʰ - ( “high” ) . ریشه از بُرز و برژ در زبانان ایرانی که خود برگرفته از بُرگ در آریایی هستند, به چم ( معنا ) بلند
برج ( انگلیسی: High - Rise ) فیلمی در ژانر درام و علمی–تخیلی به کارگردانی بن ویتلی است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. فیلمنامه فیلم را امی پرش بر اساس رمانی به همین نام اثر جی. جی. بالارد نوشته است. • تام هیدلستون ... [مشاهده متن کامل]
• جرمی آیرونز • سینا میلر • لوک ایوانز • الیزابت ماس • جیمز پیورفوی • مایکل کاندرن • انزو چیلنتی • ویکتوریا ویکس فیلمبرداری اصلی در جولای ۲۰۱۴ در بلفاست، عمدتاً در شهر تفریحی ساحلی بنگور، شهرستان داون آغاز شد.
برج واژه ای است که در عربی بسیار بکار میره و به پارسی راه یافته. به پیرو دیدگاه برخی دوستان در اینجا، ریشهٔ این واژه میتواند چیزی جز عربی باشد. ولی مطابق فرهنگ معین، این واژه عربی است و من هم گمان میکنم عربی است یا دست کم ریختِ عربی دارد. این واژه دست کم ۲ چم ( معنا ) هم دارد: ... [مشاهده متن کامل]
۱. ماه یا month ( مانند ماه شهریور، دی، تیر، فروردین و . . . ) ۲. ساختمان بسیار بلند یا همان آسمانخراش و Skyscraper ( مانند برج میلاد یا برج خلیفه در دبی ) البته بنده دوست دارم همیاران گرامی واژگان بیشتری برای برج با معنای دومش پیشنهاد بدهند تا بکار ببریم. چون همانگونه که آگاه هستید، در ایران میگوییم برج میلاد و از دیگر واژگان استفاده نمی کنیم.
معنی برج؛ جای بلند گویند . قلعه خوانند و دژ. همان گونه که در پادگان نظامی برجک است و برج دیده بانی دارند که بلند است و چشمانی برای نظاره. یا در آسمانها، جایی که مجموع کواکب در کنار هم به نظر استاده اند ... [مشاهده متن کامل]
و خورشید در این بروج به گمان زمینیان طی طریق می کند چون برج سنبله. و اصل آن بورگ است که عرب برج خواند به سبب آنکه حرف ( گ ) را نتواند گفتن. در بختیاری ابرو را بورگ بگویند و جای بلند و پرتگاه را بورگه. در جنوب ایران بورقع نامند. در شکل و ظاهرآدمی پایین تر از پیشانی بورگ هست و پرتگاه. برج هست و چشمانی به کار دیده بانی. واژه ای است هندواروپایی که امروزه نشان های آن نیز در سرتاسر جهان وجود داردمانند شهر پیترزبورگ. ( پیترز بورگ ) قلعه و دژ پیترز. برج پیترز. چون هامبورگ و . . . که قلعه های باستانی بوده اند. ( شهریار بابادی نیاکان )
در لهجه لری از کلمه برگ berg به معنای کوه نه چندان بلند استفاده می شود و برای کوه های بلندتر از همان کوه یا کُه استفاده می شود. واژه دیگری هم وجود دارد و آن برچ است، به معنای درخشیدن. مثلا برچ می زنه . ... [مشاهده متن کامل]
فرض کنید به یک ظرف استیل در زیر تابش خورشید در دور دست نگاه می کنید و می گویید داره برچ می زنه. به نظرم اگر بخواهیم معادل سازی کنیم باید برج در قرآن معرب برچ باشه.
برج برابری پارسی برژ
سازه برج یا هولکhulk به پیشنهاد خودم
واژه ( بُرج ) واژه ای پارسی است؛کارواژه یِ آن نیز ( برز/برزیدن/برزاندن ( برزینیدن ) ) ( با دگرگونیِ آواییِ ز/ج ) می باشد. در زبان آلمانی نیز واژه ( Burg ) به چمِ ( برج، بارو، دژ ) و واژه ( Berg ) به چمِ ( کوه ) می باشد که هر دو با واژگان پارسیِ نامبرده در بالا همریشه می باشند. ... [مشاهده متن کامل]
چنانکه در رویه هایِ 208، 137 از نبیگِ ( فرهنگنامه کوچک پهلوی ) نوشته یِ ( دیوید مک کنزی ) آمده است: ( زبان پهلوی )
برج، برجه، برجا ( محلی برای آتش و روشنایی ) بر به معنی روشنایی و آتش و نور است. ج، جه هم جا و مکان است. برج محل روشن کردن آتش در برجک های قلعه ها برای دیدبانی. برج فلکی یا برج ماه، ششب چهاردهم ماه است که ماه کامل است و روشنایی ماه بسیار است
در ترکی آذری معاصر برج / borj/ به معنای "قرض" و "وام" است که ادا و پرداخت آن بر عهده مقروض و وام دار بوده و ظاهرا موعد ادای آن در آخر هر برجی از برج های سال شمسی بوده است.
برج از برژ پارسی گرفته شده و لغزش نکنید راست از بُرگ به ماناک بزرگ گرفته ونشده ، برژ ریشه در برگ دارد ولی به بنایی بسیاردبلند آریاییان بُرژ میگفتند۔البرز نیز هربرژ بوده ، و الوند نیز هروند بوده که دگرگون شده و معرب شده
برج: دکتر کزازی در مورد واژه ی برج می نویسد : ( ( برج ریخت تازیکانه بورگ burg در پهلوی می تواند بود. ریخت دیگر واژه بُرز است. همتاهای این واژه در فرانسوی bourge می تواند بود که در واژه ی bourgeois هنوز به کار برده می شود. bourgeois در کاربرد کهن خویش به معنی برج نشین است: کسی که در کاخدژهای خانی و اربابی در سده های میانی می زیست و در اسپانیایی burgo که امروز در معنی شهرک به کار برده می شود ؛ burgues در این زبان ، به معنی شهرنشین است؛ نیز در آلمانی berg و در روسی butg که چونان پساوند جای در نام هایی چون " هایدلبرگ" و "پترزبورگ" مانده است. ) ) ... [مشاهده متن کامل]
( ( پدید آمد این گنبد تیزْ رو شگفتی نماینده ی نوبه نو؛ در او ، ده دو برج آمد پدید ببخشید دانا ، چنان چون سزید ) ) معنی بیت : آنگاه که آسمان شگفت و تیز رو پدید آمد ۱۲ برج در آن پدیدار گردید. آفریدگار دانا ، بدان سان که سزاوار بود، آسمان را در این دوازده برج بخش کرد. ( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 191 ) در زبان پهلوی به برج burg گفته می شده است امروزه در زبان ترکی به کلاه نیز" بورگ "یا" بؤرک " گفته می شود که با واژه برج و برز همریشه می باشد از این رو که کلاه در بالا ترین قسمت بدن جای دارد به این نام خوانده می شود. ( نگارنده )
در پارسی پهلوی: بُرز= borz برج، بلند، مرتفع
برج پارسی عربی شده است. از برگ ( borg ) ، چون که عربی �گ� ندارد. این واژه از پارسی میانه به لاتینی رفت و ساختند borgum، از لاتینی به آلمانی رفت و شد Burg، و از آلمانی به انگلیسی. در انگلیسی، Burg هم مانا ( مترادف ) ی castle است. ... [مشاهده متن کامل]
بن مایه ( منبع ) : Oxford dictionary, etymology of English words واژه نامه ی آکسفورد، ریشه شناسی واژگان انگلیسی. فرهنگ برابر پارسی واژگان بیگانه، ابوالقاسم پرتو
آسمان خراش
پرساز
برج دگرگون شده واژه " بیرتا " پهلوی و " بارو " پارسی است که امروزه به گونه آمیخته بکار میرود : برج و بارو برابر نسک ( کتاب ) : تاریخ سیاسی و اجتماعی اشکانیان ، پارتیان و پهلویان قدیم ، نوشته محمد جواد مشکور و مسعور رجب نیا - مهرداد اشکانی پس از پیروزی های بسیار بر سلوکیان بجای شهر ویران شده " نسا " در خراسان بزرگ شهر نوینی را بنیاد گذارد و آنرا " میترادات کرت بیرتا" یعنی شهر برج و بارودار مهردادگرد نام نهاد، که در اینجا بیرتا و بارو به معنای برج است نه دژ یا کلات. ... [مشاهده متن کامل]
آزادی بیرتا = برج آزادی
( borj ) این واژه در اوستایی بَرِز barez و در پهلوی بُرز borz بوده ( بالا، بلند، مرتفع ) و در پارسی دری برج خوانده و نوشته شده است؛ زیرا در زبان پارسی «ج» می تواند جایگزین «ز» شود پس این واژه پارسی است.