امتیاز - - تمایز - - متمایز
بر سر دفتر بودن ؛ برتر از دیگران بودن . در آغاز و عنوان و مقدم بودن :
به دشمن نمائیم روشن که ما
به دنیا و دین بر سر دفتریم .
ناصرخسرو.
ازیرا سر دفتریم ای پسر
که ما شیعت آل پیغمبریم .
ناصرخسرو.
به دشمن نمائیم روشن که ما
به دنیا و دین بر سر دفتریم .
ناصرخسرو.
ازیرا سر دفتریم ای پسر
که ما شیعت آل پیغمبریم .
ناصرخسرو.
ترجیح
دستیاب بودن بر کسی یا چیزی ؛ بر او غلبه داشتن. بر او تفوق داشتن. بر او دست یافتن :
گر او را بدی بر تو بر دستیاب
بایران کشیدی ردافراسیاب.
فردوسی.
جز از گنج ویژه رد افراسیاب
که کس را نبود اندر آن دستیاب.
فردوسی.
گر او را بدی بر تو بر دستیاب
بایران کشیدی ردافراسیاب.
فردوسی.
جز از گنج ویژه رد افراسیاب
که کس را نبود اندر آن دستیاب.
فردوسی.
اولویت