apprise (فعل)مطلع کردن، تقویم کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، قیمت کردنapprize (فعل)مطلع کردن، تقویم کردن، اگاهی دادن، براورد کردن، قیمت کردنrate (فعل)شمردن، ارزیابی کردن، سنجیدن، بر اورد کردن، نرخ بستن بر چیزی، بها گذاشتن برcalculate (فعل)حساب کردن، بر اورد کردن، محاسبه کردنestimate (فعل)تخمین زدن، سنجیدن، بر اورد کردنsize (فعل)بر اورد کردن، اهار زدنassess (فعل)تعیین کردن، تقویم کردن، تشخیص دادن، بستن، مالیات بستن بر، جریمه کردن، بر اورد کردن