منسوخ کردن، از میان بردن، برانداختن، موقوف کردن
برانداختن، بهم زدن، منقرض کردن، سرنگون کردن، مضمحل کردن
برانداختن، قلع کردن، از ریشه در اوردن
برانداختن، ضایع کردن، کشتن، نابود کردن، از بین بردن، فنا کردن، خراب کردن، تباه کردن، ویران کردن
خرد کردن، برانداختن، دفع افات کردن، منهدم کردن، منقرض کردن، بکلی نابود کردن
برانداختن، لغو کردن، خنثی نمودن، خنثی کردن، بی اثر کردن، بهم زدن
برانداختن، مضمحل کردن، واژگون کردن، چپه کردن یا شدن
برانداختن، واژگون ساختن، خرابکاری کردن، درون واژگون سازی کردن