نفس برآمد ( 1 ) و کام از تو بر نمی آید ( 2 ) - فغان که بخت من از خواب در نمی آید
قد بلند تو را تا به بر نمی گیرم - درخت کام و مرادم به بر نمی آید ( 3 )
مگر به روی دلارای یار ما ور نی - به هیچ و جه دگر کار بر نمی آید ( 4 )
... [مشاهده متن کامل]
( حافظ )
در ابیات بالا حافظ چهار بار ( برآمدن ) را به کار برده که معانی آن به شرح آتی است:
برآمدن:
1 - ( درباره نفس ) : جان سپردن و مُردن
2 - ( درباره کام ) : کامیاب شدن، حاصل و میسر شدن کامیابی و خوشی
3 - ( درباره درخت ) : به پیش یا کنار یا آغوش درآمدن؛ حاصل شدن و فراچنگ آمدن آن
4 - ( درباره کار ) : حاصل و انجام شدن کار و به نتیجه رسیدن آن
برآمدن معانی بسیار دیگر نیز دارد برای نمونه:
5 - ( درباره ماه و خورشید و اختران ) : طلوع کردن یا ظاهر شدن در آسمان
6 - ( درباره چیزهایی که دارای ارتفاع و بلندی هستند مانند: هوا، کوه، پشته و مانند آن ) : فراز آمدن و بالا آمدن
7 - ( درباره چیزهایی که بدست آوردن آنها نیاز به کار و تلاش دارد مثل پیروزی در جنگ، انجام دادن کار و مانند آن ) : پیروز شدن، غلبه یافتن، انجام دادن
8 - ( درباره کامیابی و موفقیت ) : بدست آوردن یا حاصل کردن آن، فراچنگ آوردن آن
9 - ( درباره چیزهایی که تورم می کنند مانند پوست، زخم و مانند آن ) : ورم کردن، تورم کردن
10 - ( درباره چیزهایی که در خود هوا را جای می دهند و باد می شوند ) : باد کردن، منتفخ شدن
11 - ( درباره گیاهان و رستنی هایی که از خاک می رویند ) : دمیدن، شکفتن و بالاآمدن
12 - ( درباره صدا و ندا و بانگ و غریو ) : بلند شدن و هویدا و پدیدار شدن صدای آنها
و این قصه سر دراز دارد معانی بیشتری وجود دارد : )
سرزدن ، پدیدار شدن
برداشت می شود
شمشیر کشیدن خورشید ؛ کنایه از سر زدن خورشید. طلوع آن :
چو خورشید شمشیر رخشان کشید
شب تیره را گشت سر ناپدید.
فردوسی.
بیرون آمدن ( در برخی باره ها )
نمونه:
از �طاغوت� برآمدیم [بیرون آمدیم] و در �طاغوت� فروغلتیدیم.
برگرفته از پیوند زیر:
https://www. behzadbozorgmehr. com/2021/07/blog - post_23. html
طول کشیدن
ارتقا
🧐"بر آمدن " مصدر لازم هست . یعنی به مفعول نیاز ندارد ❗
"برآمدن" با تلفظ/bar'amadan/ از دو قسمت تشکیل
شده است . قسمت :*بر*که یعنی بالا🤮 . وقسمت :*آمدن * .
درنتیجه "بر آمدن " یعنی 1️⃣بالا آمدن .
1️⃣مثال : خور شید هنگام برآمدن از پشت کوه ها ، زخمی شد. و
... [مشاهده متن کامل]
آسمان را غرق در خون کرد 🩸●•●برآمدن :بالا آمدن
🧐بر آمدن ، معنی دیگری نیز دارد . که از معنی اول آن برداشت
می شود در اصطلاح مستفاد می شود :2️⃣ ظاهر شدن ، پدیدار
شدن .
2️⃣مثال : هر گاه در جنگلی شیر نری برآمد . منتظر بر آمدن شیر
ماده ای باش 🦁●•●بر آمدن :ظاهر شدن، پدیدار شدن
به بر آمدن :استعاره ی تمثیلی از بهره بردن و به نتیجه رسیدن.
هنر ها بیاموختش ، سر بسر؛
بسی رنج برداشت و آمد به بر
نامه ی باستان ، ج ۳ ، داستان سیاوش ، دکتر کزازی ۱۳۸۴، ص ۱۹۲.
ظهور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)