بر کنار کردن


    dismiss
    oust

مترادف ها

relieve (فعل)
تخفیف دادن، کمک کردن، داشتن، تسلی دادن، بر کنار کردن، خلاص کردن، تغییر پست دادن، بر جسته ساختن، ریدن

out (فعل)
قطع کردن، رفتن، اخراج کردن، فاش شدن، خاموش کردن، بر کنار کردن، اخراج شدن

oust (فعل)
دور کردن، اخراج کردن، بر کنار کردن

پیشنهاد کاربران

remove
سرنگون
( در افغانستان ) سبک دوش کردن ( مودبانه )
بیرون راندن
oust

بپرس