بدهی

/bedehi/

    (sum) due
    debt
    liability
    debit
    score
    liabilities

فارسی به انگلیسی

بدهی پس افتاده
arrears

بدهی داشتن
owe

بدهی سوخت شده
bad debt

بدهی نکول شده
arrears

بدهی ها
liabilities

بدهی های دولت مرکزی
national debt

مترادف ها

debt (اسم)
وام، دین، فام، قصور، بدهی، قرض

liability (اسم)
مسئولیت، دین، استعداد، فرض، شمول، بدهی، بدهکاری

due (اسم)
بدهی، حق، ذمه، موعد پرداخت، پرداختنی، حقوق

debit (اسم)
بدهی، حساب بدهی، در ستون بدهی گذاشتن

پیشنهاد کاربران

بدهی باید بدهی، بیش از بستنی خوری!
. . .
به
عقول
کامل العقل
کامل العقول
ناقص العقل
ناقص العقول
Notice
صرفاً
. . .
رجوع کنید.
. . .
قروض
دیون
واخواست
وام، قرض
دین، قرض، وام