mischievous (صفت)خبیی، شیطان، موذی، بدجنس، بدسگالvicious (صفت)فاسد، نا درست، شریر، بدکار، معیوب، بدطینت، بدسگال، تباهکار
شوم رای. ( ص مرکب ) که رای و نظر نحس و بد دارد. بداندیشه :مستهان و خوار گشتند از فتناز وزیر شوم رای و شوم فن. مولوی.بَد رَگانکارکنندهفردوسیستم باد بر جان او ، ماه و سالکجا ، بر تن شاه شد، بدسگالبد فکر، بی فکرخیر خواهبداندیش+ عکس و لینک