بدخو

/badxu/

    cross-grained
    liverish
    ill-natured

مترادف ها

bad (صفت)
زشت، بد اخلاق، فاسد، مضر، بد، سرهم بند، خراب، نامساعد، شوم، شریر، بدکار، لاوصول، بی اعتبار، ناصحیح، زیان اور، بد خو، مهمل

wicked (صفت)
فاسد، شریر، بدکار، بد خو، گناهکار، تبه کار، نابکار، بدجنس

cranky (صفت)
بد خو

fractious (صفت)
کج خلق، بد خو، متمرد، زود رنج، ننر

bad-tempered (صفت)
بد خو، تندخو، بد خلق

ill-humored (صفت)
ترشرو، بد اخلاق، بد خو، عبوس

ill-humoured (صفت)
ترشرو، بد اخلاق، بد خو، عبوس

ill-mannered (صفت)
بد خو، بی ادب، بی تربیت، بد روش

ill-tempered (صفت)
بد خو، بد خلق

پیشنهاد کاربران

خشمگین، عصبانی
خشمگین
بد خلق و بد خیم

بد اخلاق
جافی

بپرس