بد دهن

/baddahan/

    abusive
    sharp-tongued
    virago
    scurrilous
    scurrilous
    foul-mouthed
    foulmouthed

مترادف ها

scurrile (صفت)
فحاش، بد دهن، ناسزاگو

scurrilous (صفت)
زشت، فحاش، بد دهن، خارج از اخلاق، ناسزاگو

ribald (صفت)
ناپسند، بدزبان، هرزه، بد دهن، دون

foul-mouthed (صفت)
فحاش، بدزبان، بی عفت، بیعار، بد دهن، هرزه دهن، هرزه گو

hard-mouthed (صفت)
سرکش، بد دهن، بدلگام، خودسر

پیشنهاد کاربران

Fool - mouthed
سلیطة اللسان
همه آدم های بد دهن و فحاش منفور نیستن ، بعضیا اعصابشون بهم میریزه و یه جرقه آنی میزنن و شروع میکنند به فحاشی، وگرنه قلبشان پاکه. من خودمم فحاش هستم و بد دهن ولی این باعث جذابیت من شده.
منفور و کثیف و بد ذات
بدزبان
کسی که با زبان می رنجاند و عفت کلام ندارد
زشت گوی
بد دهنی یعنی تلخ زبانی گونه ای نارضایتی لسانی
Dirty mouth

بپرس