بخشش

/baxSeS/

    baksheesh
    contribution
    dole
    donation
    endowment
    forgiveness
    free pardon
    gift
    grant
    indulgence
    largess
    largesse
    remission
    munificence

فارسی به انگلیسی

بخشش پاداش
award

بخشش خطا
condonation

بخشش گناه
condonation

بخشش گناهان
absolution

بخشش ناپذیر
inexcusable

بخشش کردن
to bestow gifts

بخشش کمک هزینه تحصیلی
award

مترادف ها

release (اسم)
رهایی، پخش، بخشش، ترخیص، خلاصی، ازادی، رهتیی، استخلاص

present (اسم)
بخشش، سفته، تحفه، اهداء، عطا، عطیه، هدیه، پیشکش، ره اورد، تقدیم، زمان حال، زمان حاضر، سوقات

profusion (اسم)
فراوانی، وفور، بخشش، اسراف، سرشاری

forgiveness (اسم)
عفو، گذشت، بخشش، مغفرت

remission (اسم)
تخفیف، عفو، گذشت، خمود، بخشش، امرزش، بهبودی بیماری

remittal (اسم)
عفو، گذشت، بخشش، امرزش

bounty (اسم)
وفور، شهامت، انعام، بخشش، اعانه، سخاوت، بخشندگی، ازادمنشی

tip (اسم)
سر، نوک، انعام، بخشش، راس، ضربت اهسته، سرقلم، نک، پول چای، اطلاع منحرمانه، تیزی نوک چیزی

grant (اسم)
حقوق بگیر، بخشش، امتیاز، اهداء، عطا، کمک هزینه تحصیلی، اجازه واگذاری رسمی

grace (اسم)
ظرافت، خوش اندامی، تایید، بخشش، زیبایی، بخشندگی، افسون گری، اقبال، خوش نیتی، جذابیت، منت، ملاحت، قرعه، دعای فیض و برکت

boon (اسم)
مزیت، خیر، بخشش، خوبی، احسان، لطف، استدعاء، فرمان یادستوری بصورت استدعا

pardon (اسم)
گذشت، پوزش، حکم، بخشش، فرمان عفو، امرزش

gift (اسم)
استعداد، بخشش، نعمت، موهبت، عطا، عطیه، ژنی، هدیه، کادو، پیشکش، ره اورد

generosity (اسم)
مروت، بخشش، سخاوت، فتوت، گشاده دستی

mercy (اسم)
مروت، بخشش، شفقت، رحم، رحمت، امان

baksheesh (اسم)
انعام، بخشش، رشوه

bakshish (اسم)
بخشش

benefaction (اسم)
خیر، بخشش، نیکی، احسان، کرم

beneficence (اسم)
بخشش، نیکی، احسان، لطف، نیکوکاری

bestowal (اسم)
بخشش، اعطاء

munificence (اسم)
بخشش، کرم، سخاوت، بخشندگی، دهش، بذل، کرامت

largess (اسم)
انعام، بخشش، سخاوت، وسعت نظر، دهش، گشاده دستی، ازادگی، بخشیدگی

pity (اسم)
افسوس، مروت، بخشش، رحم، ترحم، همدردی، مرحمت، حس ترحم

پیشنهاد کاربران

مجید خداکرمی مسعود
نزل
بخشش به زبان سنگسری
بّذل bazel
بّخِشش bakhshesh
اّطا ata
دّست و دّل باز daset o dal baz
هاده hadeh
بّخشّنده bakhshandeh
ز دیناری وسکه ای بر کسی به خود سرور می شویم
به بخشش به دیگری به دیناری مغرور می شویم
...
[مشاهده متن کامل]

بخشش در ریا در دل نه مغرور می شویم
بخشش با اخلاص یک رنگی را در بر می شویم
بخشش صفات شاخص بزرگان که با آن عالمگیر می شویم
گر بخشش از خود رها با حق آشنا دلپذیر می شویم
بخشش رها از نفس رضا از خود و ارزش پذیر می شویم
ز بخشش عظیم در هستی پر اسرار می شویم
زین بخشش عظیم بی صدا شرمسار می شویم
ز هر بخشش از سوی حق د میخانه با تدبیر می شویم
ز بخشش خود شادمان چرا در بخشش حق نه دبیر می شویم
ز بخشش حق در هستی چون چشم و مغز وغیره نه بصیر می شویم
ز عظمت نعمت یار در بخشش خود تحقیر می شویم
ز بر وبحر ز همه هستی بخشش یار را جلوه گر می شویم
پارسی بخشش یار نه نیاز به بیان
ز در ودیوار جلوه اش به زیبائی نشان

طعام بخشی که عرب به اننفقه و انفاق میگوید
دَهِش
واژه بخشش
معادل ابجد 1202
تعداد حروف 4
تلفظ baxšeš
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [پهلوی: baxšišn]
مختصات ( بَ ش ِ ) [ په . ]
آواشناسی baxSeS
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
عفو
بخشش، بخت، باج، باژ و باز
تمام واژه های همگن بالا در پی واژه بخشش از ریشه هندواروپائی به - هک - bhehg که در فرهنگ هند و ایرانی باژا تی bajati که هردو معنی بخشیدن و شریک شدن را میدهند. در سانسکریت بهاجاتی bhajati بهمین معنی است. در اصل بنیان واژه بخشیدن از ریشه بهاگ bhag - بمعنی خوردن میبوده چون بخشش در ابندا بیشتر در مورد غذا به بینوایان یا کرسنه گان بوده، تا جائیکه واژه لوله مری یا اسوفاگوس esophagus که غذا از ان به معده هذایت میشود از همین واژه بخشش آمده. همچنین گفته میشود واژه باغ بخاطر باز دهی ان نیز در این ریشه ها شریک باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

متاسفانه واژه بخشش در فرنگ ایرانی در طول ایام به باج و خراج دادن دکرگونی یافته بطوریکه برعکس در آئین زردشتی واژه باژ برای سپاسگذاری خوردن غدا بکار میرود.
سراسر بخشش جانان طریق لطف واحسان بود ( حافظ )

مقابل بدی، خوشایندی، مورد خواست ، چیزی که مطابق خواست است و برای طرف کیف و لذت دارد و درد و رنج و آزار ندارد.
موهبت
بخشش:بخت و سرنوشت.
( ( گرفت آفرین زال بر کردگار
بر آن بخشش و شادمان روزگار ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۴۲۱. )
یا حق
حدیثی است از رسول اکرم ( ص ) فرمودند: حتی با لبخند زدن به یکدیگر بخشش کنید. چقدر در بخشش و دهش برکت و نعمت بیشمار است.
هشام
ازصفات بزرگان است. بخشنده، درنزدخدا، عزیزاست. گاهی اموزش هم بخشش است اموزش برای محرومان. . .
بخشایش، بخشندگی. . .
حاتم طایی کیست؟معنای نامش رانمیدانم اما انسانی بزرگ هست؛چرا؟اوبخشنده بود!ازمال حلال خود، همه کس راپذیرابود.
هبه
احسان، انعام، بذل، پاداش، تبرع، جوانمردی، جود، داد، دهش، سخاوت، سخا، صله، عطا، عطیه، فضل، فیض، کرامت، کرم، موهبت، نعمت، نیکوکاری، نیکی، وقف، هبه، آمرزش، رحمت، غفران، مغفرت، وهب
ددش
نوال
بذل
نزل
دهش

بخش کردن جدا کردن
وهب
مهب
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٢)

بپرس