بخشایش


    forgiveness
    mercy

مترادف ها

condonation (اسم)
چشم پوشی، بخشایش، عفو تقصیر

absolution (اسم)
امرزش گناه، بخشایش، بخشودگی، تبرئه، برائت، عفو، انصراف از مجازات، منع تعقیب کیفری

پیشنهاد کاربران

ستاک شینی بخشودن / بخشای
مانند آزمودن و آزمای
آلودن و آلای
فرسودن و فرسایش
افسودن و افسای
بخشودن با بختن به معنی تقسیم کردن یکی نیست
هرچند امروزه برای هردو از بخشیدن بهره میبریم
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
بخشایشبخشایشبخشایشبخشایش
باز هم در این صفحه هم میبینیم مردم یه عمره با جعلیات زندگی کردن
بخشش ببخشید بخشایش بخشنده ووووو
ترکی است
از باغش میاد
باغ
داغ ساغ یاغ
با این کلمه میتونین به عمق فاجعه پی ببرین
لطف
بخشایش: بخشایش در پهلوی ابخشایشن abaxšāyišn بوده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص . ۳۹۸ )
در گذشتن . عفو کردن
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹