بختیار

/baxtiyAr/

    lucky

مترادف ها

auspicious (صفت)
مساعد، خوشایند، فرخنده، مبارک، خجسته، فرخ، سعید، بختیار

lucky (صفت)
خوشحال، خجسته، بختیار، خوشبخت، خوش قدم، خوش شانس، سفیدبخت، بانوا، خوش اقبال، خوش یمن

پیشنهاد کاربران

بختیار ، مخفف کلمه ی ( ( با اختیار ) ) است زیرا کسی که در زندگی کنترل اعصاب داشته و رفتارهایش را عاقلانه مدیریت کنداو صاحب بخت واقبال بزرگی شده وخوشبخت وسعادتمندخواهدبود
- پیروزبخت ؛ که بخت مساعد و غالب دارد. که از لحاظ بخت پیروز است. خوشبخت :
شه از مهر فرزند پیروزبخت
در گنج بگشاد و بر شد به تخت.
نظامی.
اشارت کند تا رقیبان تخت
بسازند با شاه پیروزبخت.
نظامی.
اگرچه ز شاهان پیروزبخت
جز او کس نیامد سزاوار تخت.
نظامی.
خوش سعادتمند

بپرس