1 - - "غره باغ" خاکِ اسلام است.
( نادرشاه افشار : من اَران و شروان ( = باکی غورومساغی ها ) را به خاکِ ایران افزودم، چون در گذشته بخشی از خاکِ ایران بوده است. )
2 - - اقتصاد مالِ" الحام علیلُف" است.
... [مشاهده متن کامل]
3 - - دریای مازندران مالِ "روسیه" است. امیرکبیرِ پلاستیکی هم چینی گپ بزنه بهتره.
4 - - دالان ها همگی مالِ " چین و روسیه و انگلیس" است.
5 - - مرزبان کُشها هم " جنبش بسیار بسیار اصیل منطقه" هستند.
6 - - عربستان هم کشور دوست و برادر است. ( برویم پول بریزیم به جیبشان، بیشتر نقشه شوم برای ما بکشند. )
7 - - جنگیدن هم " فیلم بالیوودی" هست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
0 - - ما در آینده نزدیک جنگ خواهیم داشت. چون دشمن گزینه هایِ بالا بویژه گزینه 7 - - را دیده.
( نادرشاه افشار : من اَران و شروان ( = باکی غورومساغی ها ) را به خاکِ ایران افزودم، چون در گذشته بخشی از خاکِ ایران بوده است. )
2 - - اقتصاد مالِ" الحام علیلُف" است.
... [مشاهده متن کامل]
3 - - دریای مازندران مالِ "روسیه" است. امیرکبیرِ پلاستیکی هم چینی گپ بزنه بهتره.
4 - - دالان ها همگی مالِ " چین و روسیه و انگلیس" است.
5 - - مرزبان کُشها هم " جنبش بسیار بسیار اصیل منطقه" هستند.
6 - - عربستان هم کشور دوست و برادر است. ( برویم پول بریزیم به جیبشان، بیشتر نقشه شوم برای ما بکشند. )
7 - - جنگیدن هم " فیلم بالیوودی" هست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
0 - - ما در آینده نزدیک جنگ خواهیم داشت. چون دشمن گزینه هایِ بالا بویژه گزینه 7 - - را دیده.
بحرین دختر شاه پریون:
هویدا، نخست وزیر محمد رضا شاه درباره جدا شدن بحرین از ایران گفت: "به هیچ کس مربوط نیست. بحرین، دختر خودمان بود، به هر کس می خواستیم شوهرش دادیم"
فرضیه ها و شکرگزاری:
۱. هویدا و شاه، استان های ایران را پسر می دیدند و از نظر ایشان، فقط استان چهاردهم ایران، بحرین دختر بود که باید برای شوهر دادنش آستین بالا می زدند که البته جای شکر بسیار دارد که از دیدگاه آنها فقط بحرین دختر بود وگرنه الان معلوم نبود سایر استانها را به چه کسانی شوهر داده بودند.
... [مشاهده متن کامل]
۲. در نظر هویدا و شاه، بعضی از استان های ایران پسر و عده ای هم دخترند و بحرین را دختر بزرگ ایران می دانستند که احتمالا وقت شوهر کردنش گذشته و ترشیده شده است لذا به هر دری می زدند تا شوهری برایش پیدا کنند. هویدا گفت: "به هیچ کس مربوط نیست. بحرین، دختر خودمان بود، به هر کس می خواستیم شوهرش دادیم" کلا ایشان و دربار می خواستند بحرین را شوهر دهند، حالا چه خوب و چه بد، فرقی نمی کند. اما سند ترشیده شدن بحرین، توجیهات پیاپی شاه در این باره است که در خاطرات اسدالله علم آمده است که می گوید به لحاظ اقتصادی مجمع الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد که این گفته ی شاه مملکت؛ نشان می دهد جذابیت های دختر ایرانی کم شده است و هرچه زودتر باید شوهر کند، لذا کسانی که به شاه خورده می گیرند که با این تصمیم، ایران را از مزایای اقتصادی و راهبردی بحرین محروم کردی اشتباه می کنند و نمی دانند که دختر ترشیده چه دردسرهایی دارد. بهرحال، در اینجا هم باید خدا را زیاد شکر کرد چراکه اگر بساط شاهنشاهی همچنان پهن و گسترده بود، وقت شوهر کردن استان های دیگر رسیده بود و با این بهانه، قسمت هایی از ایران هم جدا می شد.
هویدا، نخست وزیر محمد رضا شاه درباره جدا شدن بحرین از ایران گفت: "به هیچ کس مربوط نیست. بحرین، دختر خودمان بود، به هر کس می خواستیم شوهرش دادیم"
فرضیه ها و شکرگزاری:
۱. هویدا و شاه، استان های ایران را پسر می دیدند و از نظر ایشان، فقط استان چهاردهم ایران، بحرین دختر بود که باید برای شوهر دادنش آستین بالا می زدند که البته جای شکر بسیار دارد که از دیدگاه آنها فقط بحرین دختر بود وگرنه الان معلوم نبود سایر استانها را به چه کسانی شوهر داده بودند.
... [مشاهده متن کامل]
۲. در نظر هویدا و شاه، بعضی از استان های ایران پسر و عده ای هم دخترند و بحرین را دختر بزرگ ایران می دانستند که احتمالا وقت شوهر کردنش گذشته و ترشیده شده است لذا به هر دری می زدند تا شوهری برایش پیدا کنند. هویدا گفت: "به هیچ کس مربوط نیست. بحرین، دختر خودمان بود، به هر کس می خواستیم شوهرش دادیم" کلا ایشان و دربار می خواستند بحرین را شوهر دهند، حالا چه خوب و چه بد، فرقی نمی کند. اما سند ترشیده شدن بحرین، توجیهات پیاپی شاه در این باره است که در خاطرات اسدالله علم آمده است که می گوید به لحاظ اقتصادی مجمع الجزایر بحرین دیگر اهمیت ندارند، زیرا نفت آنجا تمام شده و صید مروارید نیز صرفه اقتصادی ندارد که این گفته ی شاه مملکت؛ نشان می دهد جذابیت های دختر ایرانی کم شده است و هرچه زودتر باید شوهر کند، لذا کسانی که به شاه خورده می گیرند که با این تصمیم، ایران را از مزایای اقتصادی و راهبردی بحرین محروم کردی اشتباه می کنند و نمی دانند که دختر ترشیده چه دردسرهایی دارد. بهرحال، در اینجا هم باید خدا را زیاد شکر کرد چراکه اگر بساط شاهنشاهی همچنان پهن و گسترده بود، وقت شوهر کردن استان های دیگر رسیده بود و با این بهانه، قسمت هایی از ایران هم جدا می شد.
روایت تاریخی جدایی بحرین از ایران
تهران - ایرنا - بحرین که به لحاظ تاریخی بخشی از خاک ایران محسوب می شد در اواسط سده نوزدهم میلادی تحت سلطه انگلیس درآمد تا اینکه در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ خورشیدی، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۷۸ را صادر کرد که در آن خواسته مردم بحرین نسبت به جدایی از ایران مورد تایید قرار گرفته بود.
... [مشاهده متن کامل]
بحرین به معنی ۲ بحر در اصل نام منطقه ای در شمال شرقی شبه جزیره عرب نشین خاورمیانه است که مصطلح ترین دیدگاه ها در خصوص این نام، بحرین را به دماغه و دریای پرجزیره ای نسبت می دهد که یک تکه زمین اصلی از شرق به طرف قطر گسترده شده و از شمال خلیج فارس، آب را به ۲ بخش تقسیم کرده است. به هر حال جایگاه جغرافیایی این جزیره و نام باستانی آن یعنی اوال حاصل آمیختگی ۲ واژه �او� به معنی آب فارسی و �ال� تشابه نسبت فارسی است به معنی محلی که آب دارد و این خود موید این مطلب است که مجمع الجزایر بحرین از دیرباز بخشی از خاک ایران بوده است.
حاکمیت سیاسی در بحرین
سرزمین بحرین از روزگاران کهن به ایران تعلق داشته و جزو ایالت فارس به شمار می رفته است که حکام آن با عنوان مرزبان از طرف شاهان ایران زمین انتخاب و اعزام می شدند. حداقل از ۸۰ سال پیش از میلاد، بحرین جزو مستملکات ایران بود. ورتسنفلد مستشرق آلمانی می گوید که قبل از اسلام، بحرین و سواحل خلیج فارس تحت تسلط ایرانیان بود و ایرانیان در نقاط مختلف آن قلعه های مستحکم ساخته و پادگان نظامی تاسیس کرده بودند. یکی از فرمانروایان ایران به نام اسپیدوبه در بحرین حکومت می کرده و به این مناسبت مردم بحرین را به نام او �اسپیدگان� می گفتند.
در دوران ظهور اسلام و پس از اسلام آوردن، منذر بن ساوی که از جانب ساسانیان بر بحرین حکومت می کرد، آنجا خراج گزار دولت های اسلامی شد. بعد از زوال قدرت خلفا و ظهور سلسله های ایرانی، پادشاهان آل بویه بار دیگر عمان و بحرین را ضمیمه فارس کردند و سپس نوبت به سلاجقه و اتابکان و ملوک هرمز رسید. بدین ترتیب در سده دهم قمری قدرت پادشاهان ایرانی در نواحی ساحلی خلیج فارس به ویژه بحرین گسترش یافت. قطب الدین کیش پادشاه هرمز در ۶۹۸ خورشیدی بحرین را به تصرف در آورد و از آن پس جزایر خلیج فارس در اختیار حکومت ایران بود تا آنکه پس از کشف دماغه امیدنیک پرتغالی ها بر آن استیلا یافتند.
در زمان شاه عباس با شکست سختی که به پرتغالی ها داده شد، سرزمین های ایران به ویژه بحرین بار دیگر به خاک ایران پیوست و بعد از آن تا پایان حکومت سلسله صفویه، حکمرانی بحرین از طرف صفویان به شیوخ عرب سپرده شد اما سلطان عمان در زمان شاه سلطان حسین با توجه به ضعف دولت مرکزی و حمله افغان ها و از طرفی نفوذ تدریجی هلند و انگلیس در خلیج فارس، بحرین و مسقط را تصرف کرد.
بار دیگر در دوره نادر شاه افشار همزمان با فتوحات پی در پی و تصرف عمان، بحرین نیز به دست دولت افشاریه افتاد اما با قتل نادر بار دیگر هرج و مرج سراسر ایران از جمله منطقه خلیج فارس را فرا گرفت. در این حال اعراب عتوبی بر آن منطقه چیره شدند و سپس به تصرف اعراب مسقط در آمد. اعراب تا اواسط سده هیجدهم میلادی بر آن دیار تسلط داشتند تا اینکه به علت درگیری هایی در آنجا، آن ناحیه را از دست دادند و بدین ترتیب دوباره ایران بر آن استیلا یافت. در دوران زندیه و اوایل قاجاریه حکومت بحرین خراج گزار دولت های ایران بود تا آنکه در اواسط سده نوزدهم سلطه انگلیس در این منطقه شروع شد. سلطه استعماری انگلیس بر بحرین
منافع سیاسی، اقتصادی و تجاری انگلیسی ها ایجاب می کرد که بر سر بحرین در مقابل ایران ایستادگی کنند. در همین زمان نیز انگلیس از استقلال شیخ بحرین سخن می گفت و روند ایرانی زدایی را در آن ناحیه به شدت پیگیری می کرد. ایران که در ۱۳۳۵ خورشیدی برای احقاق حق خود در بحرین حتی دست به تهدید نظامی زده بود با دخالت انگلیس کار را به جایی رساند که آن زمان سفیر انگلیس در یک نامه اعلام کرد که محمدرضا پهلوی هیچ قصدی برای اشغال نظامی بحرین ندارد. این در حالی بود که دولت انگلیس در طول این مدت همه تلاشش را متمرکز کرد تا با ایجاد شکاف میان مردم ایران و بحرین به این جدایی سرعت ببخشد و زمینه را برای اعلام استقلال این جزیره فراهم کند تا جایی که چارلز بلگریو که به عنوان نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در منطقه خلیج فارس شناخته می شد در طول ۳۰ سال ماموریت پیدا کرد تا با ایجاد نفوذ میان مردم بحرین اهداف انگلیس را در این خصوص تحقق بخشد.
با اعمال نفوذ سیاسی و فشارهای آن کشور و همچنین حمایت های دیگر دولت های غربی، بحرین در ۱۳۴۵خورشیدی به عضویت سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل درآمد و یک سال بعد هم جزو سازمان خوار بار کشاورزی جهانی شد و در ۱۳۴۷ خورشیدی به عضویت سازمان بهداشت جهانی در آمد. به هر ترتیب سیاست های جهانی و به خصوص دولت انگلیس و همچنین اتفاق هایی که در داخل کشور به وجود آمد، مزید بر علت شده و جدایی بحرین از ایران را تسریع کرد. محمدرضا پهلوی و بحرین
در ۲۰ بهمن ۱۳۴۶ خورشیدی محمدرضا پهلوی و والت رستو مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا جلسه ملاقاتی برگزار کردند. از رستو نقل شده که محمدرضا پهلوی در آن جلسه با صراحت بی علاقگی خود را نسبت به ادعای مربوط به بحرین اظهار می دارد و می گوید برای به دست آوردن بحرین به زور متوسل نخواهد شد اما تاکید می کند که ادعای حاکمیت ایران قدمت ۱۵۰ ساله دارد و نمی توان بدون توجیه و علتی یکباره از آن دست کشید.
در ۱۴ دی ۱۳۴۷ خورشیدی نیز محمدرضا پهلوی در گفت وگویی مطبوعاتی که در دهلی نو با مجله بیلتز انجام می دهد و می گوید: این جزیره ۱۵۰ سال پیش توسط انگلیسی ها از وطن جدا شد و انگلیسی ها یک امپراتوری با سیاست استعماری در آنجا برپا کردند. اینک موقع آن رسیده است که انگلیسی ها از این نواحی بیرون بروند. بایستی اعتراف کنم که ما از دست انگلیسی ها نخواستیم یا به آنها نگفتیم که خلیج فارس را تخلیه کنند، آنها داوطلبانه عازم شده اند. سخن ما این است حال که آنها می خواهند بروند، تخلیه نواحی خلیج فارس بایستی واقعی و اساسی باشد، من می خواهم یک بار دیگر بیانی را که شخصاً در این زمینه گفته ام تکرار کنم و بگویم که اگر انگلیسی ها از در جلو خارج می شوند، نبایستی از در عقب وارد گردند و نیز نمی توانیم بپذیریم، جزیره ای که توسط انگلیسی ها از کشور ما جدا شده توسط ایشان، ولی به حساب ما به کسانی دیگر داده شود. این اصلی است که ایران نمی تواند از آن صرفنظر کند. ایران از سوی دیگر پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای به دست آوردن اراضی و امتیازات علی رغم تمایل مردم آن سامان به زور متوسل نشود. من می خواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، هرگز به زور متوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود، به زور متوسل شویم. ثانیاً گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند چه فایده ای خواهد داشت. پیش از هر چیز این عمل اشغال محسوب می شود و در هر اشغالی شما باید مراقب سلامت و امنیت نیروهای اشغالگر خود باشید و در تمام اوقات سربازان شما بایستی در خیابان ها پاس بدهند و پیوسته در معرض خطر و گلوله و نارنجک و این قبیل مخاطرات باشند. سیاست و فلسفه ما این است که با اشغال و گرفتن سرزمین های دیگر از طریق زور مخالف باشیم. این روشن ترین چیزی است که من می توانم در این زمینه به شما بگویم. ما نمی توانیم تحمل کنیم که چیزی را که به ما تعلق داشته است، به کسان دیگری بدهند. سخنان محمدرضا پهلوی در این مصاحبه مطبوعاتی در واقع نقطه پایانی بود بر ادعای حاکمیت ایران نسبت به بحرین که بیش از حدود ۱۵۰ سال با تعصبی زاید الوصف دنبال می شد. گر چه در آن زمان، بی شک شواهد بسیاری دال بر تغییر موضع سنتی ایران در قبال بحرین مشهود بود، با این وصف بیانی چنان علنی و بدون زمینه سازی قبلی و در قالب گفت وگوی مطبوعاتی و آن هم در خارج از کشور، دوست و دشمن را به تعجب وا داشت.
بنا به گفته فریدون زندفر محقق تاریخ و دیپلمات ایرانی با طرح مساله تعیین سرنوشت مردم بحرین و دخالت دادن سازمان ملل متحد به عنوان یک نهاد بین المللی بی طرف در امر نظر خواهی، قصدش این بود که برای تغییر رویه ایران در قبال این اختلاف کهنه حتی المقدور توجیهی معقول بیابد.
دخالت شورای امنیت سازمان ملل متحد
در مذاکرات محرمانه میان ایران و انگلیس بر سر مساله بحرین در ۱۳۴۶ خورشیدی در مونترو سوئیس، ایران پیشنهادهای مختلفی ارایه داده بود. از جمله ارجاع مساله به شورای امنیت بر اساس بندهای ۳۴ و ۳۵ منشور ملل متحد یا رسیدگی قضیه از طریق کمیته ویژه ای از دادگاه بین المللی. البته این پیشنهادها به عنوان عوامل کندکننده حل و فصل قضیه و غیرقابل اعمال بر روی این موضوع از جانب گروه مخالف رد می شد. آنها معتقد بودند که قضیه از طریق میانجیگری توسط سازمان های منطقه ای و به طور دوستانه حل و فصل شود. این مذاکرات که از کانال دیپلماسی انگلیس هدایت می شد، در نهایت ۲ طرف را به این نتیجه رساند که موضوع را به دبیر کل سازمان ملل ارجاع دهند که وی مساعی خود را در ارتباط با آن به کار اندازد. در عین حال محمدرضا پهلوی از بابت مساله بحرین نگران آن بود که مبادا از طرف افکار عمومی به خیانت متهم شود. اسدالله علم در جریان دیدار با پادگورنی در صدر هیات رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی می گوید: در داخل مردم دچار این تصور واهی هستند که آراء عمومی به نفع ایران در خواهد آمد. از هم اکنون گروهی از میهن پرستان افراطی ابراز انزجار کرده اند و ضرورت یافتن راه حل در این مقطع را مورد سؤال قرار داده اند. کسانی که از هوش و اطلاع بیشتری برخوردارند، موافقند و معتقدند که نتیجه رفراندوم هر چه که باشد، ما چاره ای نداشتیم جز اینکه با این مشکل روبرو بشویم. در قسمتی از نامه نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد خطاب به اوتانت دبیر کل آمده بود: پیرو مذاکراتی که صورت گرفته مفتخر است به اطلاع برساند که دولت ایران رسماً درخواست می کند که به منظور وقوف از تمایلات واقعی مردم بحرین در مورد سرنوشت آینده این جزایر از مساعی جمیله خود استفاده کند و بدین منظور نماینده ای از طرف شخص خود برای اجرای این مأموریت تعیین تا در اجرای آن اقدام نماید. در ۲۹ اسفند ۱۳۴۸خورشیدی دولت انگلیس نیز موافقت خود را با پیشنهاد ایران به دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد.
در همین زمان اردشیر زاهدی وزیرامور خارجه ایران دست به عمل بی سابقه ای زد و از محمدرضا پهلوی تقاضا کرد به عده ای از همکاران وزارت امورخارجه که وظایفشان به نحوی با مساله بحرین ارتباط پیدا می کرد، فرصتی داده شود تا نظراتشان را حضوراً بیان کنند. زندفر در خصوص این جلسه می گوید: شاه طبق عادت معمول با گام های سنگین و بلند در طول اتاق قدم می زد و بدون آنکه شخص خاصی را مخاطب قرار دهد، اظهار داشت، حدود یکصد و پنجاه سال پیش انگلیس بحرین را از ایران جدا کرد و حال قصد خروج دارد و می خواهد به حکام عرب منطقه استقلال دهد، بحرین را به ما پس نخواهد داد و آنگاه چیزی در این مضمون گفت که من هم نمی توانم چون دون کیشوت رفتار کنم. شاه سپس درباره هدف بزرگتر خود که همان ایفای نقش قدرت برتر در منطقه باشد، سخن گفت و اضافه کرد، بایستی زمینه را برای اجرای این نقش و ایجاد ثبات و امنیت در منطقه فراهم آورد و تاکید کرد که حتی المقدور باید سعی کرد در تعیین سرنوشت مردم بحرین به نوعی اثر گذاریم. قطعنامه ۲۷۸ و جدایی بحرین
نظرخواهی از ۱۰ فروردین ۱۳۴۹ خورشیدی از مردم بحرین آغاز شد و ویتوریو وینتسپیر گیچیاردی دیپلمات ایتالیایی و مدیر دفتر سازمان ملل در ژنو از طرف اوتانت مأمور انجام این کار شد. وی پس از پایان مأموریت ۲ هفته ای خود در بحرین گزارش برداشت های خود از صحبت با مردم و گروه های بحرین را که به ادعای وی از علاقه آنان به استقلال حکایت می کرد، تسلیم دبیرکل کرد. با اعطای این گزارش، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۷۸ خود را در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ خورشیدی صادر کرد که در آن خواسته مردم بحرین مورد تایید قرار گرفته بود. این قطعنامه به دولت های ایران و انگلیس ابلاغ شد. آن دوره در فضای سیاسی ایران موافقان و مخالفانی در این باره وجود داشت. البته مخالفان جدایی بحرین در میان سیاسیون بسیار اندک و بیشتر محدود به اعضای حزب پان ایرانیست بود. فراکسیون پارلمانی این حزب که در دوره بیست و دوم مجلس شورای ملی دارای پنچ نماینده بود با محوریت محسن پزشکپور رهبر این تشکل پس از طرح قصد دولت برای موافقت با جدایی بحرین، دولت امیرعباس هویدا را به استیضاح کشاند.
منبع. https://www. irna. ir/amp/83781750/
تهران - ایرنا - بحرین که به لحاظ تاریخی بخشی از خاک ایران محسوب می شد در اواسط سده نوزدهم میلادی تحت سلطه انگلیس درآمد تا اینکه در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ خورشیدی، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۷۸ را صادر کرد که در آن خواسته مردم بحرین نسبت به جدایی از ایران مورد تایید قرار گرفته بود.
... [مشاهده متن کامل]
بحرین به معنی ۲ بحر در اصل نام منطقه ای در شمال شرقی شبه جزیره عرب نشین خاورمیانه است که مصطلح ترین دیدگاه ها در خصوص این نام، بحرین را به دماغه و دریای پرجزیره ای نسبت می دهد که یک تکه زمین اصلی از شرق به طرف قطر گسترده شده و از شمال خلیج فارس، آب را به ۲ بخش تقسیم کرده است. به هر حال جایگاه جغرافیایی این جزیره و نام باستانی آن یعنی اوال حاصل آمیختگی ۲ واژه �او� به معنی آب فارسی و �ال� تشابه نسبت فارسی است به معنی محلی که آب دارد و این خود موید این مطلب است که مجمع الجزایر بحرین از دیرباز بخشی از خاک ایران بوده است.
حاکمیت سیاسی در بحرین
سرزمین بحرین از روزگاران کهن به ایران تعلق داشته و جزو ایالت فارس به شمار می رفته است که حکام آن با عنوان مرزبان از طرف شاهان ایران زمین انتخاب و اعزام می شدند. حداقل از ۸۰ سال پیش از میلاد، بحرین جزو مستملکات ایران بود. ورتسنفلد مستشرق آلمانی می گوید که قبل از اسلام، بحرین و سواحل خلیج فارس تحت تسلط ایرانیان بود و ایرانیان در نقاط مختلف آن قلعه های مستحکم ساخته و پادگان نظامی تاسیس کرده بودند. یکی از فرمانروایان ایران به نام اسپیدوبه در بحرین حکومت می کرده و به این مناسبت مردم بحرین را به نام او �اسپیدگان� می گفتند.
در دوران ظهور اسلام و پس از اسلام آوردن، منذر بن ساوی که از جانب ساسانیان بر بحرین حکومت می کرد، آنجا خراج گزار دولت های اسلامی شد. بعد از زوال قدرت خلفا و ظهور سلسله های ایرانی، پادشاهان آل بویه بار دیگر عمان و بحرین را ضمیمه فارس کردند و سپس نوبت به سلاجقه و اتابکان و ملوک هرمز رسید. بدین ترتیب در سده دهم قمری قدرت پادشاهان ایرانی در نواحی ساحلی خلیج فارس به ویژه بحرین گسترش یافت. قطب الدین کیش پادشاه هرمز در ۶۹۸ خورشیدی بحرین را به تصرف در آورد و از آن پس جزایر خلیج فارس در اختیار حکومت ایران بود تا آنکه پس از کشف دماغه امیدنیک پرتغالی ها بر آن استیلا یافتند.
در زمان شاه عباس با شکست سختی که به پرتغالی ها داده شد، سرزمین های ایران به ویژه بحرین بار دیگر به خاک ایران پیوست و بعد از آن تا پایان حکومت سلسله صفویه، حکمرانی بحرین از طرف صفویان به شیوخ عرب سپرده شد اما سلطان عمان در زمان شاه سلطان حسین با توجه به ضعف دولت مرکزی و حمله افغان ها و از طرفی نفوذ تدریجی هلند و انگلیس در خلیج فارس، بحرین و مسقط را تصرف کرد.
بار دیگر در دوره نادر شاه افشار همزمان با فتوحات پی در پی و تصرف عمان، بحرین نیز به دست دولت افشاریه افتاد اما با قتل نادر بار دیگر هرج و مرج سراسر ایران از جمله منطقه خلیج فارس را فرا گرفت. در این حال اعراب عتوبی بر آن منطقه چیره شدند و سپس به تصرف اعراب مسقط در آمد. اعراب تا اواسط سده هیجدهم میلادی بر آن دیار تسلط داشتند تا اینکه به علت درگیری هایی در آنجا، آن ناحیه را از دست دادند و بدین ترتیب دوباره ایران بر آن استیلا یافت. در دوران زندیه و اوایل قاجاریه حکومت بحرین خراج گزار دولت های ایران بود تا آنکه در اواسط سده نوزدهم سلطه انگلیس در این منطقه شروع شد. سلطه استعماری انگلیس بر بحرین
منافع سیاسی، اقتصادی و تجاری انگلیسی ها ایجاب می کرد که بر سر بحرین در مقابل ایران ایستادگی کنند. در همین زمان نیز انگلیس از استقلال شیخ بحرین سخن می گفت و روند ایرانی زدایی را در آن ناحیه به شدت پیگیری می کرد. ایران که در ۱۳۳۵ خورشیدی برای احقاق حق خود در بحرین حتی دست به تهدید نظامی زده بود با دخالت انگلیس کار را به جایی رساند که آن زمان سفیر انگلیس در یک نامه اعلام کرد که محمدرضا پهلوی هیچ قصدی برای اشغال نظامی بحرین ندارد. این در حالی بود که دولت انگلیس در طول این مدت همه تلاشش را متمرکز کرد تا با ایجاد شکاف میان مردم ایران و بحرین به این جدایی سرعت ببخشد و زمینه را برای اعلام استقلال این جزیره فراهم کند تا جایی که چارلز بلگریو که به عنوان نماینده سیاسی و کارگزار دولت انگلیس در منطقه خلیج فارس شناخته می شد در طول ۳۰ سال ماموریت پیدا کرد تا با ایجاد نفوذ میان مردم بحرین اهداف انگلیس را در این خصوص تحقق بخشد.
با اعمال نفوذ سیاسی و فشارهای آن کشور و همچنین حمایت های دیگر دولت های غربی، بحرین در ۱۳۴۵خورشیدی به عضویت سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل درآمد و یک سال بعد هم جزو سازمان خوار بار کشاورزی جهانی شد و در ۱۳۴۷ خورشیدی به عضویت سازمان بهداشت جهانی در آمد. به هر ترتیب سیاست های جهانی و به خصوص دولت انگلیس و همچنین اتفاق هایی که در داخل کشور به وجود آمد، مزید بر علت شده و جدایی بحرین از ایران را تسریع کرد. محمدرضا پهلوی و بحرین
در ۲۰ بهمن ۱۳۴۶ خورشیدی محمدرضا پهلوی و والت رستو مشاور امنیت ملی رییس جمهوری آمریکا جلسه ملاقاتی برگزار کردند. از رستو نقل شده که محمدرضا پهلوی در آن جلسه با صراحت بی علاقگی خود را نسبت به ادعای مربوط به بحرین اظهار می دارد و می گوید برای به دست آوردن بحرین به زور متوسل نخواهد شد اما تاکید می کند که ادعای حاکمیت ایران قدمت ۱۵۰ ساله دارد و نمی توان بدون توجیه و علتی یکباره از آن دست کشید.
در ۱۴ دی ۱۳۴۷ خورشیدی نیز محمدرضا پهلوی در گفت وگویی مطبوعاتی که در دهلی نو با مجله بیلتز انجام می دهد و می گوید: این جزیره ۱۵۰ سال پیش توسط انگلیسی ها از وطن جدا شد و انگلیسی ها یک امپراتوری با سیاست استعماری در آنجا برپا کردند. اینک موقع آن رسیده است که انگلیسی ها از این نواحی بیرون بروند. بایستی اعتراف کنم که ما از دست انگلیسی ها نخواستیم یا به آنها نگفتیم که خلیج فارس را تخلیه کنند، آنها داوطلبانه عازم شده اند. سخن ما این است حال که آنها می خواهند بروند، تخلیه نواحی خلیج فارس بایستی واقعی و اساسی باشد، من می خواهم یک بار دیگر بیانی را که شخصاً در این زمینه گفته ام تکرار کنم و بگویم که اگر انگلیسی ها از در جلو خارج می شوند، نبایستی از در عقب وارد گردند و نیز نمی توانیم بپذیریم، جزیره ای که توسط انگلیسی ها از کشور ما جدا شده توسط ایشان، ولی به حساب ما به کسانی دیگر داده شود. این اصلی است که ایران نمی تواند از آن صرفنظر کند. ایران از سوی دیگر پیوسته به این سیاست خود دلبستگی داشته است که هرگز برای به دست آوردن اراضی و امتیازات علی رغم تمایل مردم آن سامان به زور متوسل نشود. من می خواهم بگویم که اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند، هرگز به زور متوسل نخواهیم شد، زیرا این خلاف اصول سیاست دولت ما است که برای گرفتن این سرزمین خود، به زور متوسل شویم. ثانیاً گرفتن و حفظ کردن سرزمینی که مردم آن با شما ضدیت داشته باشند چه فایده ای خواهد داشت. پیش از هر چیز این عمل اشغال محسوب می شود و در هر اشغالی شما باید مراقب سلامت و امنیت نیروهای اشغالگر خود باشید و در تمام اوقات سربازان شما بایستی در خیابان ها پاس بدهند و پیوسته در معرض خطر و گلوله و نارنجک و این قبیل مخاطرات باشند. سیاست و فلسفه ما این است که با اشغال و گرفتن سرزمین های دیگر از طریق زور مخالف باشیم. این روشن ترین چیزی است که من می توانم در این زمینه به شما بگویم. ما نمی توانیم تحمل کنیم که چیزی را که به ما تعلق داشته است، به کسان دیگری بدهند. سخنان محمدرضا پهلوی در این مصاحبه مطبوعاتی در واقع نقطه پایانی بود بر ادعای حاکمیت ایران نسبت به بحرین که بیش از حدود ۱۵۰ سال با تعصبی زاید الوصف دنبال می شد. گر چه در آن زمان، بی شک شواهد بسیاری دال بر تغییر موضع سنتی ایران در قبال بحرین مشهود بود، با این وصف بیانی چنان علنی و بدون زمینه سازی قبلی و در قالب گفت وگوی مطبوعاتی و آن هم در خارج از کشور، دوست و دشمن را به تعجب وا داشت.
بنا به گفته فریدون زندفر محقق تاریخ و دیپلمات ایرانی با طرح مساله تعیین سرنوشت مردم بحرین و دخالت دادن سازمان ملل متحد به عنوان یک نهاد بین المللی بی طرف در امر نظر خواهی، قصدش این بود که برای تغییر رویه ایران در قبال این اختلاف کهنه حتی المقدور توجیهی معقول بیابد.
دخالت شورای امنیت سازمان ملل متحد
در مذاکرات محرمانه میان ایران و انگلیس بر سر مساله بحرین در ۱۳۴۶ خورشیدی در مونترو سوئیس، ایران پیشنهادهای مختلفی ارایه داده بود. از جمله ارجاع مساله به شورای امنیت بر اساس بندهای ۳۴ و ۳۵ منشور ملل متحد یا رسیدگی قضیه از طریق کمیته ویژه ای از دادگاه بین المللی. البته این پیشنهادها به عنوان عوامل کندکننده حل و فصل قضیه و غیرقابل اعمال بر روی این موضوع از جانب گروه مخالف رد می شد. آنها معتقد بودند که قضیه از طریق میانجیگری توسط سازمان های منطقه ای و به طور دوستانه حل و فصل شود. این مذاکرات که از کانال دیپلماسی انگلیس هدایت می شد، در نهایت ۲ طرف را به این نتیجه رساند که موضوع را به دبیر کل سازمان ملل ارجاع دهند که وی مساعی خود را در ارتباط با آن به کار اندازد. در عین حال محمدرضا پهلوی از بابت مساله بحرین نگران آن بود که مبادا از طرف افکار عمومی به خیانت متهم شود. اسدالله علم در جریان دیدار با پادگورنی در صدر هیات رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی می گوید: در داخل مردم دچار این تصور واهی هستند که آراء عمومی به نفع ایران در خواهد آمد. از هم اکنون گروهی از میهن پرستان افراطی ابراز انزجار کرده اند و ضرورت یافتن راه حل در این مقطع را مورد سؤال قرار داده اند. کسانی که از هوش و اطلاع بیشتری برخوردارند، موافقند و معتقدند که نتیجه رفراندوم هر چه که باشد، ما چاره ای نداشتیم جز اینکه با این مشکل روبرو بشویم. در قسمتی از نامه نماینده دائمی ایران در سازمان ملل متحد خطاب به اوتانت دبیر کل آمده بود: پیرو مذاکراتی که صورت گرفته مفتخر است به اطلاع برساند که دولت ایران رسماً درخواست می کند که به منظور وقوف از تمایلات واقعی مردم بحرین در مورد سرنوشت آینده این جزایر از مساعی جمیله خود استفاده کند و بدین منظور نماینده ای از طرف شخص خود برای اجرای این مأموریت تعیین تا در اجرای آن اقدام نماید. در ۲۹ اسفند ۱۳۴۸خورشیدی دولت انگلیس نیز موافقت خود را با پیشنهاد ایران به دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد.
در همین زمان اردشیر زاهدی وزیرامور خارجه ایران دست به عمل بی سابقه ای زد و از محمدرضا پهلوی تقاضا کرد به عده ای از همکاران وزارت امورخارجه که وظایفشان به نحوی با مساله بحرین ارتباط پیدا می کرد، فرصتی داده شود تا نظراتشان را حضوراً بیان کنند. زندفر در خصوص این جلسه می گوید: شاه طبق عادت معمول با گام های سنگین و بلند در طول اتاق قدم می زد و بدون آنکه شخص خاصی را مخاطب قرار دهد، اظهار داشت، حدود یکصد و پنجاه سال پیش انگلیس بحرین را از ایران جدا کرد و حال قصد خروج دارد و می خواهد به حکام عرب منطقه استقلال دهد، بحرین را به ما پس نخواهد داد و آنگاه چیزی در این مضمون گفت که من هم نمی توانم چون دون کیشوت رفتار کنم. شاه سپس درباره هدف بزرگتر خود که همان ایفای نقش قدرت برتر در منطقه باشد، سخن گفت و اضافه کرد، بایستی زمینه را برای اجرای این نقش و ایجاد ثبات و امنیت در منطقه فراهم آورد و تاکید کرد که حتی المقدور باید سعی کرد در تعیین سرنوشت مردم بحرین به نوعی اثر گذاریم. قطعنامه ۲۷۸ و جدایی بحرین
نظرخواهی از ۱۰ فروردین ۱۳۴۹ خورشیدی از مردم بحرین آغاز شد و ویتوریو وینتسپیر گیچیاردی دیپلمات ایتالیایی و مدیر دفتر سازمان ملل در ژنو از طرف اوتانت مأمور انجام این کار شد. وی پس از پایان مأموریت ۲ هفته ای خود در بحرین گزارش برداشت های خود از صحبت با مردم و گروه های بحرین را که به ادعای وی از علاقه آنان به استقلال حکایت می کرد، تسلیم دبیرکل کرد. با اعطای این گزارش، شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ۲۷۸ خود را در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۴۹ خورشیدی صادر کرد که در آن خواسته مردم بحرین مورد تایید قرار گرفته بود. این قطعنامه به دولت های ایران و انگلیس ابلاغ شد. آن دوره در فضای سیاسی ایران موافقان و مخالفانی در این باره وجود داشت. البته مخالفان جدایی بحرین در میان سیاسیون بسیار اندک و بیشتر محدود به اعضای حزب پان ایرانیست بود. فراکسیون پارلمانی این حزب که در دوره بیست و دوم مجلس شورای ملی دارای پنچ نماینده بود با محوریت محسن پزشکپور رهبر این تشکل پس از طرح قصد دولت برای موافقت با جدایی بحرین، دولت امیرعباس هویدا را به استیضاح کشاند.
منبع. https://www. irna. ir/amp/83781750/
بحرین. [ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان ژان بخش درود شهرستان بروجرد در یکهزار گزی جنوب ایستگاه راه آهن. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ) .
بحرین. [ ب َ رَ ] ( اِخ ) هر دو دریای روم و فارس که با هم جمع شده است. ( آنندراج ) ( از غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) . || دو دریای اسود و ابیض. ( ناظم الاطباء ) :
... [مشاهده متن کامل]
اشک فشاند آن گهر بی بها
غیرت بحرین شدش دیده ها.
یحیی کاشی.
|| مراد از بحرین در قرآن مجید دوآب است یکی شور و دیگری شیرین. ( ناظم الاطباء ) .
بحرین. [ ب َ رَ ] ( اِخ ) سرزمینی واقع در طول ساحل غربی خلیج فارس که از قبل از ظهور اسلام مسکن قبائل ایرانی و قلیلی عرب و جزء قلمرو ایران بوده است و در آن اوان و بعد از آن حاکمی ایرانی به لقب سبخت در هجر کرسی آن مملکت مقر داشت و سبخت بمعنی رهانیده سه باشد و مراد از سه �پنداشت نیک و گفتار نیک و رفتار نیک � است. ( یادداشت مؤلف ) . نام جغرافیایی بحرین تا قرن ششم هجری بر ناحیه ای اطلاق می شده که در مغرب خلیج فارس از طرف جنوب بصره تاحدود عمان کشیده میشد و در زمان ساسانیان چون پایگاه ارتباط میان پایتخت ایران و مرزبانی یمن شده بود اهمیتی خاص داشت. بندر تجارتی قدیمی هجر که صورت معرب گرا یا گرهای نویسندگان قدیم روم و یونان است و به صورتهای جرعا و جرها نیز درآمده است در دوره ساسانی اهمیت فوق العاده داشت. . . هگر در جغرافیای موسی خورن کرسی ناحیه ساحلی بحرین شناخته شده و تا زمان استیلای قرامطه به همین نام معروف بود. در دوره ابوطاهر حسن بن سعید گناوه ای پیشوای قرمطیان خلیج نام احساء والاحساء و لحساء جای هجر را گرفت همانطور که قطیف هم بجای خط یا �بنیاد اردشیر� دوره ساسانی نشست. . . ( از مقالات محیط طباطبائی و هم چنین کتاب خلیج پارس ) .
بحرین. [ ب َ رَ ] ( اِخ ) مجمع الجزایر ایران در خلیج فارس بین شبه جزیره قطر و خاک عربستان سعودی. کرسی وبندر عمده آن منامه است. ( از دائرة المعارف فارسی ) . جزیره ای واقع در خلیج پارس. ( از نزهةالقلوب ) . جزائری که امروز بنام مجمعالجزائر بحرین ذکر میشود در قدیم هر کدام نام جداگانه ای داشته است. اسامی �اوال � و�مسماهیج � یا میش ماهیک و دارین یا دیرین و ستره ، حافظ سوابق خاص تاریخی این حدود می باشد. گویا در سده ٔهفتم هجری باشد که بحرین جای اوال را گرفته است.
ابن مجاور گوید: بحرین جزیره ای در دل دریای فارس است ، همچون قلزم که در دل دریای حبشه قرار دارد. صاحب وصاف الحضرة گوید: [ ابوبکرسعد ] همت بر استملاک دیگر جزایر مقصور گردانید و بدستیاری دولت و اقبال. . . جزیره اوال را که بحرین خوانند ضمیمه فتح. . . ساخت �. یاقوت گوید: بحرین در حال رفع و نصب جز به همین صورت تلفظ نمی شود و از هیچکس بصورت لفظ مرفوع یعنی بحران شنیده نشده مگر زمخشری که آن را لفظ تثنیه آورده گوید بحران در حال رفع و بحرین در حال نصب و جر است. . . یاقوت برای توضیح وجه تسمیه جزیره به اوال گفته که اوال نام بتی بود که قبیله بکربن وایل آن را می پرستیده اند. . . برخی دیگر پنداشته اند که جزیره اوال نام خود را از نهنگ وال یا بال گرفته که در خلیج وجود داشته است. . . ( خلاصه از مقاله محیط طباطبائی در نشریه وزارت امور خارجه و از کتاب خلیج پارس از انتشارات وزارت اطلاعات ) .
بیشتر بخوانید . . .
بحرین. [ ب َ رَ ] ( اِخ ) هر دو دریای روم و فارس که با هم جمع شده است. ( آنندراج ) ( از غیاث اللغات ) ( منتهی الارب ) . || دو دریای اسود و ابیض. ( ناظم الاطباء ) :
... [مشاهده متن کامل]
اشک فشاند آن گهر بی بها
غیرت بحرین شدش دیده ها.
یحیی کاشی.
|| مراد از بحرین در قرآن مجید دوآب است یکی شور و دیگری شیرین. ( ناظم الاطباء ) .
بحرین. [ ب َ رَ ] ( اِخ ) سرزمینی واقع در طول ساحل غربی خلیج فارس که از قبل از ظهور اسلام مسکن قبائل ایرانی و قلیلی عرب و جزء قلمرو ایران بوده است و در آن اوان و بعد از آن حاکمی ایرانی به لقب سبخت در هجر کرسی آن مملکت مقر داشت و سبخت بمعنی رهانیده سه باشد و مراد از سه �پنداشت نیک و گفتار نیک و رفتار نیک � است. ( یادداشت مؤلف ) . نام جغرافیایی بحرین تا قرن ششم هجری بر ناحیه ای اطلاق می شده که در مغرب خلیج فارس از طرف جنوب بصره تاحدود عمان کشیده میشد و در زمان ساسانیان چون پایگاه ارتباط میان پایتخت ایران و مرزبانی یمن شده بود اهمیتی خاص داشت. بندر تجارتی قدیمی هجر که صورت معرب گرا یا گرهای نویسندگان قدیم روم و یونان است و به صورتهای جرعا و جرها نیز درآمده است در دوره ساسانی اهمیت فوق العاده داشت. . . هگر در جغرافیای موسی خورن کرسی ناحیه ساحلی بحرین شناخته شده و تا زمان استیلای قرامطه به همین نام معروف بود. در دوره ابوطاهر حسن بن سعید گناوه ای پیشوای قرمطیان خلیج نام احساء والاحساء و لحساء جای هجر را گرفت همانطور که قطیف هم بجای خط یا �بنیاد اردشیر� دوره ساسانی نشست. . . ( از مقالات محیط طباطبائی و هم چنین کتاب خلیج پارس ) .
بحرین. [ ب َ رَ ] ( اِخ ) مجمع الجزایر ایران در خلیج فارس بین شبه جزیره قطر و خاک عربستان سعودی. کرسی وبندر عمده آن منامه است. ( از دائرة المعارف فارسی ) . جزیره ای واقع در خلیج پارس. ( از نزهةالقلوب ) . جزائری که امروز بنام مجمعالجزائر بحرین ذکر میشود در قدیم هر کدام نام جداگانه ای داشته است. اسامی �اوال � و�مسماهیج � یا میش ماهیک و دارین یا دیرین و ستره ، حافظ سوابق خاص تاریخی این حدود می باشد. گویا در سده ٔهفتم هجری باشد که بحرین جای اوال را گرفته است.
ابن مجاور گوید: بحرین جزیره ای در دل دریای فارس است ، همچون قلزم که در دل دریای حبشه قرار دارد. صاحب وصاف الحضرة گوید: [ ابوبکرسعد ] همت بر استملاک دیگر جزایر مقصور گردانید و بدستیاری دولت و اقبال. . . جزیره اوال را که بحرین خوانند ضمیمه فتح. . . ساخت �. یاقوت گوید: بحرین در حال رفع و نصب جز به همین صورت تلفظ نمی شود و از هیچکس بصورت لفظ مرفوع یعنی بحران شنیده نشده مگر زمخشری که آن را لفظ تثنیه آورده گوید بحران در حال رفع و بحرین در حال نصب و جر است. . . یاقوت برای توضیح وجه تسمیه جزیره به اوال گفته که اوال نام بتی بود که قبیله بکربن وایل آن را می پرستیده اند. . . برخی دیگر پنداشته اند که جزیره اوال نام خود را از نهنگ وال یا بال گرفته که در خلیج وجود داشته است. . . ( خلاصه از مقاله محیط طباطبائی در نشریه وزارت امور خارجه و از کتاب خلیج پارس از انتشارات وزارت اطلاعات ) .
بیشتر بخوانید . . .
اگر بحرین جدا نمیشد ایران سهم بیشتری از خلیج فارس داشت
همان گونه که آذربایجان جداشد سهم ایران از دریای خزر از ۵۰ درصد به ۱۱ درصد کاهش یافت. . . .
همان گونه که آذربایجان جداشد سهم ایران از دریای خزر از ۵۰ درصد به ۱۱ درصد کاهش یافت. . . .
فردوسی گوید
سپاهش ز رومی و از فارسی
ز بحرین و از کرد و از قادسی
سپاهش ز رومی و از فارسی
ز بحرین و از کرد و از قادسی
بحرین همه کناره میان بصره تا دبای عمان انسوی گلفار را بحرین گویند و حد ان نجد و ربع الخالی است همه ابخوستها و کاظمه کویت دمام قطیف و هجر احساء قطر و شارقه و جلفار و دبی و جزیره اول که بپارسیش ترم میگفتند و امروز کشور بحرینش گویند از انست و دبای عمان انسوی جلفار است
... [مشاهده متن کامل]
عمان پارسی نشین بود و نخستین عربان پایان زمان اشکانی به ان امدند و گروهی از انان اردشیر بابکان را یاری دادند و اردشیر حیره را بدانها داد و با خانواده ساسانی پیوندی پانصد ساله گرفتند و بحرین روستاها و شهرها پارسی بود و قبایل ربیعه و گروهی بنی تمیم در ان بود دین انان بیشتر زرتشتی و نسطوری بود و اسواران و اسپذان در ان بودند و شهر قطیف در قلعه ای اشکانی بود که تا زمان ما پابرجا بود و در دهه هشتاد و هفتاد انرا ویران کردند و در یکی از روستاها چشمه بزرگی بنام عین داریوش بود که بیست سالی است که خشک شده شهرک دارین ( داری نون ( مرکز دارو فروشی و بوی خوش بود و در عربی عطزر فروش را با واژه فارسی داری میگویند جزیره ترم که امروز کشور بحرین در انست نامهای دیگرش اوال سابور. بارنجان . مرزی . کرخ میان . . طربال . طرب و طرم ( ترم و ترب همنام طرم دیلم که انرا اکنون طارم گویند و این همه پارسی است گرچه انرا با طا نوشته اندو ترم و ترمال یا تربالو یا طربال نام رودی در فارس هم است ) بحرین تا سال ۱۹۷۳ بخشی از استان فارس بود متاسفانه کوناهی ایرانیان و مردم بحرین باعث شد که خانواده ال خلیفه با وعده پول و برگزاری دمکراسی چند تا از سران را فریقتند و رای گیری بی حضور نماینده ایران و مردم بحرین با حضور چند نفر از سرسپردگان ال خلیفه انجام شودبا انکه ان زمان همه اهل سنت بحرین مگر ال خلیفه و عمو زاده هاشان و یکی دو خانواده دیگر همگی فارس بودند و ال خلیفه نیز اگرچه عرب هستند پیش از بحرین ساکن بندر دیلم بودند و همراه صادق خان زند به بصره رفتند و در کویت ساکن شدند و سپس زمانی که هفت خانواده بودند به بحرین امدند بیشتر مردم منامه و محرق فارس بودند و روستاهای عرب نشین نیز همگی شیعه بودند نخستین مدرسه در بحرین مدرسه پارسی بود و بازرگانان بحرین همگی اهل فارس بودند از زمان جدایی بحرین ال خلیفه دست به تغییرساکنان زدند و از عراق و بحرین و مصر و اردن هزاران خانواده را اوردند و شناسنامه دادند و بسیاری از خانواده های بحرین را که پارسی و یا شیعه عرب بودند از بحرین بیرون کردند
... [مشاهده متن کامل]
عمان پارسی نشین بود و نخستین عربان پایان زمان اشکانی به ان امدند و گروهی از انان اردشیر بابکان را یاری دادند و اردشیر حیره را بدانها داد و با خانواده ساسانی پیوندی پانصد ساله گرفتند و بحرین روستاها و شهرها پارسی بود و قبایل ربیعه و گروهی بنی تمیم در ان بود دین انان بیشتر زرتشتی و نسطوری بود و اسواران و اسپذان در ان بودند و شهر قطیف در قلعه ای اشکانی بود که تا زمان ما پابرجا بود و در دهه هشتاد و هفتاد انرا ویران کردند و در یکی از روستاها چشمه بزرگی بنام عین داریوش بود که بیست سالی است که خشک شده شهرک دارین ( داری نون ( مرکز دارو فروشی و بوی خوش بود و در عربی عطزر فروش را با واژه فارسی داری میگویند جزیره ترم که امروز کشور بحرین در انست نامهای دیگرش اوال سابور. بارنجان . مرزی . کرخ میان . . طربال . طرب و طرم ( ترم و ترب همنام طرم دیلم که انرا اکنون طارم گویند و این همه پارسی است گرچه انرا با طا نوشته اندو ترم و ترمال یا تربالو یا طربال نام رودی در فارس هم است ) بحرین تا سال ۱۹۷۳ بخشی از استان فارس بود متاسفانه کوناهی ایرانیان و مردم بحرین باعث شد که خانواده ال خلیفه با وعده پول و برگزاری دمکراسی چند تا از سران را فریقتند و رای گیری بی حضور نماینده ایران و مردم بحرین با حضور چند نفر از سرسپردگان ال خلیفه انجام شودبا انکه ان زمان همه اهل سنت بحرین مگر ال خلیفه و عمو زاده هاشان و یکی دو خانواده دیگر همگی فارس بودند و ال خلیفه نیز اگرچه عرب هستند پیش از بحرین ساکن بندر دیلم بودند و همراه صادق خان زند به بصره رفتند و در کویت ساکن شدند و سپس زمانی که هفت خانواده بودند به بحرین امدند بیشتر مردم منامه و محرق فارس بودند و روستاهای عرب نشین نیز همگی شیعه بودند نخستین مدرسه در بحرین مدرسه پارسی بود و بازرگانان بحرین همگی اهل فارس بودند از زمان جدایی بحرین ال خلیفه دست به تغییرساکنان زدند و از عراق و بحرین و مصر و اردن هزاران خانواده را اوردند و شناسنامه دادند و بسیاری از خانواده های بحرین را که پارسی و یا شیعه عرب بودند از بحرین بیرون کردند
پادشاهی بحرین کشوری است جزیره ای در خلیج فارس. پایتخت آن منامه، زبان رسمی آن عربی است و استفاده از زبان های انگلیسی، فارسی و اردو هم بسیار رایج است. بحرین به پنج استان بخش شده و تا ۳ ژوئیه ۲۰۰۲ ( میلادی ) دارای ۱۴ شهر بوده است. این کشور از ۳۲ جزیره تشکیل یافته است. بحرین از سال ۱۸۲۰ میلادی تحت سرپرستی کشور بریتانیا بوده، و در سال ۱۹۷۱ استقلال کامل یافته است.
... [مشاهده متن کامل]
محتویات [نهفتن]
۱ تاریخ
۲ مساحت
۳ استان ها
۴ شهرها
۵ سیاست داخلی
۶ سیاست خارجی
۷ اقتصاد
۸ مردم
۹ احزاب و حرکات سیاسی
۱۰ راه ها و ارتباطات
۱۱ شاعران بحرین
۱۲ اماکن تاریخی بحرین
۱۳ جاذبه های گردشگری
۱۴ تصاویر
۱۵ پانویس
۱۶ منابع
۱۷ جستارهای وابسته
تاریخ [ویرایش]
نوشتار اصلی: تاثیر ایران بر بحرین
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته می شد ( که شامل منطقهٔ احسا، در عربستان، هم بود ) . بحرین قبل از زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در اشغال پرتغالی ها قرارگرفت. در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالی ها توسط شاه عباس از خلیج فارس، جزیرهٔ بحرین به دست دولت صفوی افتاد و حاکمیت ایران بر آن ( به جز دوره های کوتاهی از حملهٔ عمانی ها ) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه داشت[۱]. از سال ۱۷۸۳، جزیرهٔ بحرین به دست خاندان آل خلیفه ( که از اعراب شبه جزیرهٔ عربستان بودند ) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت الحمایهٔ انگلیس بودند[۱]. با این حال، در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود تا آنکه در سال ۱۹۷۱، پس از میانجی گری سازمان ملل و همزمان با اعلان استقلال بحرین از انگلیس، حکومت بحرین که تحت نفوذ انگلیس بود برای تأثیرگذاری بر نتیجه نظرخواهی مصمم شد تا ساختار جمعیتی این سرزمین را با اکثریت دادن به عربها دگرگون کند. در این راستا هزاران فلسطینی و نیروی کار عرب از کشورهای منطقه به بحرین هجوم آوردند و بدینسان ایران با توطئه ای که توسط بریتانیا صورت پذیرفت به ناچار ادعای حاکمیت بر بحرین را کنار گذاشت [۱].
مساحت [ویرایش]
بحرین ۷۰۶ کیلومتر مربع مساحت دارد که کوچک تر از کوچک ترین استان ایران است. از هفتصد کیلومتر مربع مساحت این کشور نزدیک به چهارصد کیلومترمربع آن بیابانی است. بحرین به «جزیره یک میلیون نخل» نیز شهرت داشته است. بحرین شامل سه شهر یا به عبارت بهتر سه جزیره اصلی منامه و محرق و ستره است و منامه یعنی بزرگ ترین این جزایر پایتخت آن به شمار می آید. در بحرین روستاهایی هم هست که در فاصله های نزدیک به یکدیگر قرار دارند.
بدلیل وسعت کم بحرین مسولان این کشور کوچک اقدام به پر کردن دریا و افزایش وسعت سرزمین خود کرده اند و با ساخت وساز های هدفمند پیشرفت قابل توجهی داشته اند.
استان ها [ویرایش]
کشور بحرین ۵ استان دارد که عبارت اند از: عاصمه ( استان پایتخت ) ، جنوبیه، شمالیه، وسطی و محرق.
جزایر حوار متعلق به بحرین که در نزدیکی قطر واقع شده اند بخشی از استان جنوبیه هستند.
نقشه استان ها
1. عاصمه
2. وسطی
3. مُحَرّق
4. شمالیه
5. جنوبیه
شهرها [ویرایش]
باب البحرین
نوشتار اصلی: فهرست شهرهای بحرین
منامه
محرق
رفاع شرقی
رفاع غربی
مدینه حمد
شهرک عیسی
الحد
جدحفص
مدینة زاید
الزلاق
عراد
عالی ( بحرین )
البدیع
ستره
سیاست داخلی [ویرایش]
بحرین یک حکومت پادشاهی مشروطه است. پادشاه به طور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب می شود که از سال ۱۸۲۰ میلادی قدرت را در این جزیره به دست گرفت و اتحاد خود را با بریتانیا اعلام کردند. این کشور در سال ۱۹۷۱ استقلال خود را از سرپرستی بریتانیا اعلام کرد. و قانون اساسی فعلی این کشور در سال ۲۰۰۲ تصویب شده است. نظام حقوقی این کشور ترکیبی از حقوق اسلامی ( فقه ) و کامن لا انگلیسی است. پادشاه یا امیر کنونی کشور حمد بن عیسی آل خلیفه است که از سال ۱۹۹۹ قدرت را در دست دارد. ولیعهد سلمان بن حمد، پسر وی است که در ۱۹۶۹ به دنیا آمده و ریاست دولت به عهدهٔ نخست وزیر خلیفه بن سلمان پسرعموی پادشاه است که از سال ۱۹۷۱ این مقام را دارد. قوهٔ مقننه دومجلسی این کشور ( المجلس الوطنی ) از مجلس شورا ( مجلس الشوری ) و مجلس نمایندگان ( مجلس النواب ) تشکیل می شود. هر دو مجلس ۴۰ عضو دارند. تمامی اعضای مجلس علیا ( مجلس شورا ) توسط پادشاه و تمامی اعضای مجلس سفلی ( مجلس نمایندگان ) با رأی مستقیم مردم انتخاب می شوند. [۲]
در بحرین حدود ۱۵ حزب سیاسی شامل احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد.
برجسته ترین حزب سیاسی شیعه جمعیت وفاق ملی اسلامی است که دکتر سعید شهابی از بنیانگذاران آن است. احزاب دیگر شیعه شامل حزب عمل اسلامی و حزب الرساله می باشند.
پس از انقلاب یاسمین در تونس که موجب فرار زین العابدین بن علی وهمچنین انقلاب مردم مصر وسقوط حسنی مبارک، بحرینی ها نیز به خیابان آمدند وبه اعتراض عملکرد پادشاه این کشور پرداختندکه نیروهای آل خلیفه وآل سعود به بازداشت و سرکوب مردم پرداختند.
سیاست خارجی [ویرایش]
این کشور یکی از اعضای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است.
مرکز ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در کشور بحرین قرار دارد.
اقتصاد [ویرایش]
بحرین کشور ثروتمندی نیست و حتی بخشی از انرژی آن توسط عربستان تأمین می شود. این دو کشور با یک پل ۲۵ کیلومتری که به نام پل فهد معروف است و در سال ۱۹۸۶ افتتاح شد، به یکدیگر متصل می شوند.
امروزه، اقتصاد کشور بحرین وابسته به بانکداری، هواپیمایی موفق و خدمات فرودگاهی، بنادر مجهز صنعتی، صنایع ساخت و تعمیر کشتی و ناوها می باشد. بحرین اولین کشور حوزه خلیج فارس است که نفت در آن اکتشاف شده ولی منابع نفت و گا . . .
... [مشاهده متن کامل]
محتویات [نهفتن]
۱ تاریخ
۲ مساحت
۳ استان ها
۴ شهرها
۵ سیاست داخلی
۶ سیاست خارجی
۷ اقتصاد
۸ مردم
۹ احزاب و حرکات سیاسی
۱۰ راه ها و ارتباطات
۱۱ شاعران بحرین
۱۲ اماکن تاریخی بحرین
۱۳ جاذبه های گردشگری
۱۴ تصاویر
۱۵ پانویس
۱۶ منابع
۱۷ جستارهای وابسته
تاریخ [ویرایش]
نوشتار اصلی: تاثیر ایران بر بحرین
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته می شد ( که شامل منطقهٔ احسا، در عربستان، هم بود ) . بحرین قبل از زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در اشغال پرتغالی ها قرارگرفت. در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالی ها توسط شاه عباس از خلیج فارس، جزیرهٔ بحرین به دست دولت صفوی افتاد و حاکمیت ایران بر آن ( به جز دوره های کوتاهی از حملهٔ عمانی ها ) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه داشت[۱]. از سال ۱۷۸۳، جزیرهٔ بحرین به دست خاندان آل خلیفه ( که از اعراب شبه جزیرهٔ عربستان بودند ) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت الحمایهٔ انگلیس بودند[۱]. با این حال، در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود تا آنکه در سال ۱۹۷۱، پس از میانجی گری سازمان ملل و همزمان با اعلان استقلال بحرین از انگلیس، حکومت بحرین که تحت نفوذ انگلیس بود برای تأثیرگذاری بر نتیجه نظرخواهی مصمم شد تا ساختار جمعیتی این سرزمین را با اکثریت دادن به عربها دگرگون کند. در این راستا هزاران فلسطینی و نیروی کار عرب از کشورهای منطقه به بحرین هجوم آوردند و بدینسان ایران با توطئه ای که توسط بریتانیا صورت پذیرفت به ناچار ادعای حاکمیت بر بحرین را کنار گذاشت [۱].
مساحت [ویرایش]
بحرین ۷۰۶ کیلومتر مربع مساحت دارد که کوچک تر از کوچک ترین استان ایران است. از هفتصد کیلومتر مربع مساحت این کشور نزدیک به چهارصد کیلومترمربع آن بیابانی است. بحرین به «جزیره یک میلیون نخل» نیز شهرت داشته است. بحرین شامل سه شهر یا به عبارت بهتر سه جزیره اصلی منامه و محرق و ستره است و منامه یعنی بزرگ ترین این جزایر پایتخت آن به شمار می آید. در بحرین روستاهایی هم هست که در فاصله های نزدیک به یکدیگر قرار دارند.
بدلیل وسعت کم بحرین مسولان این کشور کوچک اقدام به پر کردن دریا و افزایش وسعت سرزمین خود کرده اند و با ساخت وساز های هدفمند پیشرفت قابل توجهی داشته اند.
استان ها [ویرایش]
کشور بحرین ۵ استان دارد که عبارت اند از: عاصمه ( استان پایتخت ) ، جنوبیه، شمالیه، وسطی و محرق.
جزایر حوار متعلق به بحرین که در نزدیکی قطر واقع شده اند بخشی از استان جنوبیه هستند.
نقشه استان ها
1. عاصمه
2. وسطی
3. مُحَرّق
4. شمالیه
5. جنوبیه
شهرها [ویرایش]
باب البحرین
نوشتار اصلی: فهرست شهرهای بحرین
منامه
محرق
رفاع شرقی
رفاع غربی
مدینه حمد
شهرک عیسی
الحد
جدحفص
مدینة زاید
الزلاق
عراد
عالی ( بحرین )
البدیع
ستره
سیاست داخلی [ویرایش]
بحرین یک حکومت پادشاهی مشروطه است. پادشاه به طور موروثی از خاندان آل خلیفه انتخاب می شود که از سال ۱۸۲۰ میلادی قدرت را در این جزیره به دست گرفت و اتحاد خود را با بریتانیا اعلام کردند. این کشور در سال ۱۹۷۱ استقلال خود را از سرپرستی بریتانیا اعلام کرد. و قانون اساسی فعلی این کشور در سال ۲۰۰۲ تصویب شده است. نظام حقوقی این کشور ترکیبی از حقوق اسلامی ( فقه ) و کامن لا انگلیسی است. پادشاه یا امیر کنونی کشور حمد بن عیسی آل خلیفه است که از سال ۱۹۹۹ قدرت را در دست دارد. ولیعهد سلمان بن حمد، پسر وی است که در ۱۹۶۹ به دنیا آمده و ریاست دولت به عهدهٔ نخست وزیر خلیفه بن سلمان پسرعموی پادشاه است که از سال ۱۹۷۱ این مقام را دارد. قوهٔ مقننه دومجلسی این کشور ( المجلس الوطنی ) از مجلس شورا ( مجلس الشوری ) و مجلس نمایندگان ( مجلس النواب ) تشکیل می شود. هر دو مجلس ۴۰ عضو دارند. تمامی اعضای مجلس علیا ( مجلس شورا ) توسط پادشاه و تمامی اعضای مجلس سفلی ( مجلس نمایندگان ) با رأی مستقیم مردم انتخاب می شوند. [۲]
در بحرین حدود ۱۵ حزب سیاسی شامل احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد.
برجسته ترین حزب سیاسی شیعه جمعیت وفاق ملی اسلامی است که دکتر سعید شهابی از بنیانگذاران آن است. احزاب دیگر شیعه شامل حزب عمل اسلامی و حزب الرساله می باشند.
پس از انقلاب یاسمین در تونس که موجب فرار زین العابدین بن علی وهمچنین انقلاب مردم مصر وسقوط حسنی مبارک، بحرینی ها نیز به خیابان آمدند وبه اعتراض عملکرد پادشاه این کشور پرداختندکه نیروهای آل خلیفه وآل سعود به بازداشت و سرکوب مردم پرداختند.
سیاست خارجی [ویرایش]
این کشور یکی از اعضای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است.
مرکز ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در کشور بحرین قرار دارد.
اقتصاد [ویرایش]
بحرین کشور ثروتمندی نیست و حتی بخشی از انرژی آن توسط عربستان تأمین می شود. این دو کشور با یک پل ۲۵ کیلومتری که به نام پل فهد معروف است و در سال ۱۹۸۶ افتتاح شد، به یکدیگر متصل می شوند.
امروزه، اقتصاد کشور بحرین وابسته به بانکداری، هواپیمایی موفق و خدمات فرودگاهی، بنادر مجهز صنعتی، صنایع ساخت و تعمیر کشتی و ناوها می باشد. بحرین اولین کشور حوزه خلیج فارس است که نفت در آن اکتشاف شده ولی منابع نفت و گا . . .
پادشاهی بحرین کشوری است جزیره ای در خلیج فارس. پایتخت آن منامه، زبان رسمی آن عربی است و استفاده از زبان های انگلیسی، فارسی و اردو هم بسیار رایج است. بحرین به پنج استان بخش شده و تا ۳ ژوئیه ۲۰۰۲ ( میلادی ) دارای ۱۴ شهر بوده است. این کشور از ۳۲ جزیره تشکیل یافته است. بحرین از سال ۱۸۲۰ میلادی تحت سرپرستی کشور بریتانیا بوده، و در سال ۱۹۷۱ استقلال کامل یافته است.
... [مشاهده متن کامل]
تاریخ
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته می شد ( که شامل منطقهٔ احسا، در عربستان، هم بود ) . بحرین مدتی در زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در دست پرتغالی ها قرارگرفت. در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالی ها از خلیج فارس، جزیرهٔ بحرین به دست دولت صفوی افتاد و سلطهٔ ایران بر آن ( به جز دوره های کوتاهی از حملهٔ عمانی ها ) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه داشت. از سال ۱۷۸۳، جزیرهٔ بحرین به دست خاندان آل خلیفه ( که از اعراب شبه جزیرهٔ عربستان بودند ) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت الحمایهٔ انگلیس بودند. با این حال، در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود تا آنکه در سال ۱۹۷۱، پس از میانجی گری سازمان ملل و همزمان با اعلان استقلال بحرین از انگلیس، ایران ادعای حاکمیت بر بحرین را کنار گذاشت.
مساحت
بحرین ۷۰۶ کیلومتر مربع مساحت دارد که کوچک تر از کوچک ترین استان ایران است. از هفتصد کیلومتر مربع مساحت این کشور نزدیک به چهارصد کیلومترمربع آن بیابانی است. بحرین به «جزیره یک میلیون نخل» نیز شهرت داشته است. بحرین شامل سه شهر یا به عبارت بهتر سه جزیره اصلی منامه و محرق و ستره است و منامه یعنی بزرگ ترین این جزایر پایتخت آن به شمار می آید. در بحرین روستاهایی هم هست که در فاصله های نزدیک به یکدیگر قرار دارند.
استان های کشور پادشاهی بحرین
۱ - استان جنوبی به عربی ( المحافظة الجنوبیة ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. این استان در جنوب کشور پادشاهی بحرین واقع شده است، و یکی بزرگ ترین و پهناورترین استان های این کشور به شمار می آید، مساحت اجمالی استان جنوبی در حدود ۴۳۴٬۸ کیلومتر مربع است، که ٪۵۹٬۷ از خاک این کشور در بر می گیرد.
۲ - استان شمالی به عربی ( محافظة الشمالیة ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. این استان شامل بیشترین مناطق کشور بحرین می باشد، ومهم ترین مناطق عبارتند از: سار, المرخ, القریة, مقابه, باربار, الدراز, شهر حمد، قریة المالکی، قریه دمستان، قریه کرزکان و قریه بنی جمره.
۳ - استان عاصمه به عربی ( محافظة العاصمة ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است.
شهر منامه ( به عربی: المنامة ) مرکز این استان است، همچنین پایتخت کشور بحرین و بزرگترین شهر این کشور است.
۴ - استان محرق به عربی ( محافظة المحرق ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. قلعه تاریخی عراد در این استان واقع شده است، همچنین فرودگاه بین المللی بحرین و نیز چند أماکن تاریخی وباستانی دیگر در این استان قرار دارند، مرکز این استان شهر المحرق است، استاندار کنونی استان محرق ( سلمان بن عیسی بن هندی ) می باشند. محرق پایتخت پیشین کشور بوده است.
۵ - استان وسطی به عربی ( محافظة وسطی ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. این استان شامل مناطق زیر می باشد:
توبلی
سلماباد
عالی
مدینة عیسی
سترة
سند
جرداب
المعامیر
النویدرات
العکر
الرفاع الشرقی والغربی
بوکواره
سیاست داخلی
پادشاه بحرین شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه ست که از سال ۱۹۹۹ تاکنون حاکم این جزیره است. حکومت بحرین در سال ۲۰۰۲ از امیرنشین به پادشاهی تغییر نام داد. در بحرین حدود ۱۵ حزب سیاسی شامل احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد.
برجسته ترین حزب سیاسی شیعه جمعیت وفاق ملی اسلامی است که دکتر سعید شهابی از بنیانگذاران آن است. احزاب دیگر شیعه شامل حزب عمل اسلامی و حزب الرساله می باشند.
پس از انقلاب یاسمین در تونس که موجب فرار زین العابدین بن علی وهمچنین انقلاب مردم مصر وسقوط حسنی مبارک، بحرینی ها نیز به خیابان آمدند وبه اعتراض عملکرد پادشاه این کشور پرداختند. اعتراضات مخالفین همچنان ادامه دارد و از روز ۲۴ اسفند ۱۳۸۹ نیروهای عربستان سعودی برای کمک به حکومت بحرین در کنترل معترضان وارد خاک این کشور شدند.
سیاست خارجی
این کشور یکی از اعضای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است.
عربستان همواره نگاهی اقماری به بحرین داشته و درصدد تأثیرگذاری بر مناسبات داخلی این کشور بوده است.
روابط بحرین و آمریکا از سال ۱۹۹۲ و با توسعه صنعت نفت این کشور آغاز شد، و در سال ۱۹۹۸ این کشورمرکز فرماندهی ناوهای آمریکایی در خلیج فارس شد. سال ۲۰۰۱ نقطه اوج روابط منامه و واشنگتن است. در این سال، رئیس جمهور وقت آمریکا بحرین را به عنوان یکی از متحدان استراتژیک خود اعلام کرد.
روابط بحرین با بریتانیا به قرن هفدهم میلادی و زمان قیمومت بریتانیا بر این کشور باز می گردد. امروزه نیز مقامات بریتانیایی تعیین کنندهٔ سیاست خارجی و برخی از سیاست های داخلی در این کشور بوده اند، هم اکنون نیز در ادارات و سازمان های دولتی از حضور مشاوران بریتانیایی استفاده می شود.
مرکز ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در کشور بحرین قرار دارد.
اقتصاد
بحرین کشور ثروتمندی نیست و حتی بخشی از انرژی آن توسط عربستان تأمین می شود. این دو کشور با یک پل ۲۵ کیلومتری که به نام پل فهد معروف است و در سال ۱۹۸۶ افتتاح شد، به یکدیگر متصل می شوند.
امروزه، اقتصاد کشور بحرین وابسته به بانکداری، هواپیمایی موفق و خدمات فرودگاهی، بنادر مجهز صنعتی، صنایع ساخت و تعمیر کشتی و ناوها می باشد. بحرین اولین کشور حوزه خلیج فارس . . .
... [مشاهده متن کامل]
تاریخ
در گذشته به منطقه ساحلی جنوب خلیج فارس حد فاصل بصره تا بحرین امروزی بحرین گفته می شد ( که شامل منطقهٔ احسا، در عربستان، هم بود ) . بحرین مدتی در زمان ساسانیان در قلمرو ایران بود. از سال ۱۵۲۲ تا ۱۶۰۲ بحرین مدتی در دست پرتغالی ها قرارگرفت. در سال ۱۶۰۲ میلادی، پس از اخراج پرتغالی ها از خلیج فارس، جزیرهٔ بحرین به دست دولت صفوی افتاد و سلطهٔ ایران بر آن ( به جز دوره های کوتاهی از حملهٔ عمانی ها ) تا سال ۱۷۸۳ میلادی ادامه داشت. از سال ۱۷۸۳، جزیرهٔ بحرین به دست خاندان آل خلیفه ( که از اعراب شبه جزیرهٔ عربستان بودند ) افتاد که از قرن نوزدهم تا سال ۱۹۷۱ تحت الحمایهٔ انگلیس بودند. با این حال، در دوران قاجار و پهلوی، ایران هنوز مدعی مالکیت بر بحرین بود تا آنکه در سال ۱۹۷۱، پس از میانجی گری سازمان ملل و همزمان با اعلان استقلال بحرین از انگلیس، ایران ادعای حاکمیت بر بحرین را کنار گذاشت.
مساحت
بحرین ۷۰۶ کیلومتر مربع مساحت دارد که کوچک تر از کوچک ترین استان ایران است. از هفتصد کیلومتر مربع مساحت این کشور نزدیک به چهارصد کیلومترمربع آن بیابانی است. بحرین به «جزیره یک میلیون نخل» نیز شهرت داشته است. بحرین شامل سه شهر یا به عبارت بهتر سه جزیره اصلی منامه و محرق و ستره است و منامه یعنی بزرگ ترین این جزایر پایتخت آن به شمار می آید. در بحرین روستاهایی هم هست که در فاصله های نزدیک به یکدیگر قرار دارند.
استان های کشور پادشاهی بحرین
۱ - استان جنوبی به عربی ( المحافظة الجنوبیة ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. این استان در جنوب کشور پادشاهی بحرین واقع شده است، و یکی بزرگ ترین و پهناورترین استان های این کشور به شمار می آید، مساحت اجمالی استان جنوبی در حدود ۴۳۴٬۸ کیلومتر مربع است، که ٪۵۹٬۷ از خاک این کشور در بر می گیرد.
۲ - استان شمالی به عربی ( محافظة الشمالیة ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. این استان شامل بیشترین مناطق کشور بحرین می باشد، ومهم ترین مناطق عبارتند از: سار, المرخ, القریة, مقابه, باربار, الدراز, شهر حمد، قریة المالکی، قریه دمستان، قریه کرزکان و قریه بنی جمره.
۳ - استان عاصمه به عربی ( محافظة العاصمة ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است.
شهر منامه ( به عربی: المنامة ) مرکز این استان است، همچنین پایتخت کشور بحرین و بزرگترین شهر این کشور است.
۴ - استان محرق به عربی ( محافظة المحرق ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. قلعه تاریخی عراد در این استان واقع شده است، همچنین فرودگاه بین المللی بحرین و نیز چند أماکن تاریخی وباستانی دیگر در این استان قرار دارند، مرکز این استان شهر المحرق است، استاندار کنونی استان محرق ( سلمان بن عیسی بن هندی ) می باشند. محرق پایتخت پیشین کشور بوده است.
۵ - استان وسطی به عربی ( محافظة وسطی ) ، یکی از استان های پنجگانهٔ کشور پادشاهی بحرین است. این استان شامل مناطق زیر می باشد:
توبلی
سلماباد
عالی
مدینة عیسی
سترة
سند
جرداب
المعامیر
النویدرات
العکر
الرفاع الشرقی والغربی
بوکواره
سیاست داخلی
پادشاه بحرین شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه ست که از سال ۱۹۹۹ تاکنون حاکم این جزیره است. حکومت بحرین در سال ۲۰۰۲ از امیرنشین به پادشاهی تغییر نام داد. در بحرین حدود ۱۵ حزب سیاسی شامل احزاب مذهبی، لیبرال، چپ و بعثی وجود دارد.
برجسته ترین حزب سیاسی شیعه جمعیت وفاق ملی اسلامی است که دکتر سعید شهابی از بنیانگذاران آن است. احزاب دیگر شیعه شامل حزب عمل اسلامی و حزب الرساله می باشند.
پس از انقلاب یاسمین در تونس که موجب فرار زین العابدین بن علی وهمچنین انقلاب مردم مصر وسقوط حسنی مبارک، بحرینی ها نیز به خیابان آمدند وبه اعتراض عملکرد پادشاه این کشور پرداختند. اعتراضات مخالفین همچنان ادامه دارد و از روز ۲۴ اسفند ۱۳۸۹ نیروهای عربستان سعودی برای کمک به حکومت بحرین در کنترل معترضان وارد خاک این کشور شدند.
سیاست خارجی
این کشور یکی از اعضای اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس است.
عربستان همواره نگاهی اقماری به بحرین داشته و درصدد تأثیرگذاری بر مناسبات داخلی این کشور بوده است.
روابط بحرین و آمریکا از سال ۱۹۹۲ و با توسعه صنعت نفت این کشور آغاز شد، و در سال ۱۹۹۸ این کشورمرکز فرماندهی ناوهای آمریکایی در خلیج فارس شد. سال ۲۰۰۱ نقطه اوج روابط منامه و واشنگتن است. در این سال، رئیس جمهور وقت آمریکا بحرین را به عنوان یکی از متحدان استراتژیک خود اعلام کرد.
روابط بحرین با بریتانیا به قرن هفدهم میلادی و زمان قیمومت بریتانیا بر این کشور باز می گردد. امروزه نیز مقامات بریتانیایی تعیین کنندهٔ سیاست خارجی و برخی از سیاست های داخلی در این کشور بوده اند، هم اکنون نیز در ادارات و سازمان های دولتی از حضور مشاوران بریتانیایی استفاده می شود.
مرکز ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا در کشور بحرین قرار دارد.
اقتصاد
بحرین کشور ثروتمندی نیست و حتی بخشی از انرژی آن توسط عربستان تأمین می شود. این دو کشور با یک پل ۲۵ کیلومتری که به نام پل فهد معروف است و در سال ۱۹۸۶ افتتاح شد، به یکدیگر متصل می شوند.
امروزه، اقتصاد کشور بحرین وابسته به بانکداری، هواپیمایی موفق و خدمات فرودگاهی، بنادر مجهز صنعتی، صنایع ساخت و تعمیر کشتی و ناوها می باشد. بحرین اولین کشور حوزه خلیج فارس . . .
مجمع الجزایر و کشوری در جنوب خلیج فارس ، مشتمل بر 33 تا 35 جزیره . میان شبه جزیرة قطر ( به فاصلة 28 کیلومتر ) در مشرق و جنوب ، و خاک عربستان سعودی ( الاَحساء یا اَحساء رجوع کنید به حسّا * ) در مغرب قرار دارد. خلیجهای کوچک بحرین ، مغرب و جنوب غربی و شَلوا ( سَلوا ) جنوب و جنوب شرقی آن را فرا گرفته است . مجمع الجزایر بحرین قسمتی از منطقه ای است که در قدیم به آن بحرین ( از بصره تا عمان ) می گفتند ( رجوع کنید به بحرین * ، ناحیة قدیمی ) . بحرین ( جزیرة مُحْرَق * یا محرک ) به خط مستقیم در 195 کیلومتری ایران ( جنوب غربی جزیرة نخیلو ) واقع است . پایتخت و بندر مهم آن مَنامَه * ، و واحد پولش دینار ( برابر هزار فَلس ) است . مساحت بحرین 2 ر691 کیلومتر مربع است که تنها سه جزیرة آن 539 کیلومتر مربع را دربر گرفته است . جزیرة بزرگِ آن ، بحرین ، که با پنجاه کیلومتر طول و بین سیزده تا 25 کیلومتر عرض ، 85% مساحت کشور را تشکیل می دهد، در جهت شمالی ـ جنوبی قرار دارد.
... [مشاهده متن کامل]
این جزیره با گذرگاهی به طول 25 کیلومتر، از طریق جزیرة اُم نَعسان ( در دو کیلومتری شمال غرب جزیرة بحرین ) به کشور عربستان سعودی متصل است . دماغة راس البَر در جنوب جزیره است . جزایر محرق و سِتْرَه در شمال شرقی بحرین قرار گرفته اند. این جزایر با پلهایی به جزیرة بحرین متصل اند. فاصلة جزیرة محرق با شهر منامه با راهی که در دریا ساخته شده حدود 5 ر2 کیلومتر است . جزایر دیگر بحرین عبارت اند از: جَدا در شمال ام نعسان ، آل نَبیه صالح در مشرق بحرین ( در شمال غربی ستره ) و حوار در خلیج شلوا.
اراضی جزیرة بحرین در دشت و تپه های کم ارتفاع قرار گرفته است . حاشیة شمال آن ( به عرض حدود پنج کیلومتر ) حاصلخیز است و بیشتر مزارع و باغهای جزیره در این قسمت قرار دارد. آب و هوای قسمت مرکزی خشک و زمینهای آن کویری و پوشیده از گیاهان صحرایی است . زمینهای قسمت جنوبی ( تشکیل یافته از شن وماسه ) تا دماغة رأس البر در منتهی الیه جزیره امتداد یافته است ( مؤسسة مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ، ص 3ـ4 ) . بلندترین نقطة آن در مرکز جزیره ، به نام جبل الدُّخان ، حدود 135 متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد. جزیرة بحرین دارای منابع آب زیرزمینی و چشمه ها و چاههای آرتزین ( جوشان ) است . بیشترین بارش بحرین در زمستان است و میانگین سالانة آن به حدود هشتاد میلیمتر می رسد. گاهی گرمترین دمای بحرین به حدود 49 درجه می رسد که میانگین آن حدود 36 درجه است . میانگین سردترین دمای آن نیز حدود هفده درجه است .
در 1350 ش /1971 جمعیت بحرین به حدود 078 ، 216 تن می رسید و در 1360 ش /1981 به حدود 798 ، 350 تن افزایش یافت . از این جمعیت تقریباً 420 ، 238 تن ( 96 ر67% ) شهرنشین بودند. همچنین از کل جمعیت ، حدود بیست درصد ایرانی سرشماری شده است . از 85% جمعیت مسلمان بحرین تقریباً 40 تا 45% سنی و حدود 55 % تا 60 % شیعة اثنی عشری بودند. در 1367 ش /1988، بحرین حدود 040 ، 421 تن ، و پایتخت آن ، بندرمنامه ، حدود 986 ، 121 تن جمعیت داشت . زبان رسمی بحرین عربی است و زبانهای فارسی و انگلیسی هم در آن رواج دارد.
بحرین در 1350 ش /1971 به استقلال رسید و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. از 1352 ش /1973، طبق قانون اساسی ، دارای مشروطة سلطنتی شد و از لحاظ تقسیمات کشوری به شش ناحیه تقسیم شد که زیر نظر شهرداری اداره می شود. امروزه ، خاندان آل خلیفه * در بحرین حکومت می کنند که از عربهای عُتوبی عربستان و پیرو مذهب تسنن ( مالکی ) اند ( سدیدالسلطنه ، ص 487 )
اقتصاد بحرین عمدتاً بر پایة فعالیتهای بازرگانی و خدمات ( حدود 2 ر64% ) و بخش ساختمان ( حدود 3 ر17% ) است . پس از آن بخشهای صنایع و نفت ( حدود12% ) و بخش کشاورزی ( حدود5 ر6% ) قرار دارند. در 1903 ( 1321/1282 ش ) صید و تجارت مروارید فعالیت اساسی اقتصاد بحرین را تشکیل می داد. در آن سال بر اثر کشف نفت بحرین و به بازار آمدنِ مروارید پرورشی ژاپن ، صید مروارید دربحرین روبه کاهش نهاد و در 1339 ش /1960 متوقف شد.
مهمترین معادن بحرین نفت و گاز است . مقدار ذخایر نفت آن محدود است و بیشتر نفت پالایشگاه آن ( در جزیرة ستره ) از عربستان سعودی با لوله و از طریق دریا وارد می شود. از صنایع جدید، کارخانة ذوب و ساخت ورقه های آلومینیوم ( آلبا ) ، کارخانة تهیة کودشیمیایی و مجتمع پتروشیمی دارد؛ و نیز در دهة هشتاد ( 1359ـ 1369ش ) احداث کارخانه های آهن ، فولاد و تولید گاز آن به پایان رسیده است . همچنین کارگاههای تعمیر کشتیهای بزرگ اقیانوس پیما دربحرین احداث شده است و در اسکله های آن کشتیهای پانصدهزار تنی می توانند پهلو بگیرند. از صنایع دستی دارای صنایع ظریف و ساخت کشتیهای کوچک است .
دامداری و زراعت بحرین محدود است . پرورش اسب و شتر در آنجا رواج دارد. اراضی مزروعی آن به حدود 155 ، 12 هکتار می رسد، و زراعت عمدتاً در حاشیة شمال شرقی آن صورت می گیرد. محصولات عمدة آن میوه ، انواع سبزی و علوفه است . صیدماهی و میگو در بحرین انجام می گیرد و میگوی آن صادر می شود.
آبادیهای آن با راهها و جاده ها به منامه ( پایتخت ) می پیوندد. حدود 338 کیلومتر راه شوسه در بحرین احداث شده است ( موسسة مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ، ص 13 ) . فرودگاه بین المللی آن در جزیرة محرق است .
هنری رالینسون در جزیرة بحرین کتیبه ای به خط میخی کشف کرد که در آن از جزیره ای نام برده شده بود که به آن دیلمون می گفتند و به نظر او، جزیرة بحرین همان دیلمون بوده است ( گلوب و بیبی ، ص 897؛ ویلسون ، ص 34 ) . در 1332ش /1953، باستان شناسان دانمارکی قدمت آثار مکشوفه در شمال جزیرة بحرین را به عصر حجر رسانده اند ( گلوب و بیبی ، ص 887، 889 ) ، و نیز آثاری از عصر آهن در امتداد جادة منامه ـ بودایی در شمال دهکدة عالی کشف شده است ( فری فلت ، ص 126 ) . نتایج به دست آمده از کاوشهای باستان شناسان 1950ـ1970/1329ـ1349 ش در شمال جزیرة بحرین در زیر قلعة پرتغالیها آثار تمدنی پنجهزار ساله را نشان می دهد. آثار . . .
... [مشاهده متن کامل]
این جزیره با گذرگاهی به طول 25 کیلومتر، از طریق جزیرة اُم نَعسان ( در دو کیلومتری شمال غرب جزیرة بحرین ) به کشور عربستان سعودی متصل است . دماغة راس البَر در جنوب جزیره است . جزایر محرق و سِتْرَه در شمال شرقی بحرین قرار گرفته اند. این جزایر با پلهایی به جزیرة بحرین متصل اند. فاصلة جزیرة محرق با شهر منامه با راهی که در دریا ساخته شده حدود 5 ر2 کیلومتر است . جزایر دیگر بحرین عبارت اند از: جَدا در شمال ام نعسان ، آل نَبیه صالح در مشرق بحرین ( در شمال غربی ستره ) و حوار در خلیج شلوا.
اراضی جزیرة بحرین در دشت و تپه های کم ارتفاع قرار گرفته است . حاشیة شمال آن ( به عرض حدود پنج کیلومتر ) حاصلخیز است و بیشتر مزارع و باغهای جزیره در این قسمت قرار دارد. آب و هوای قسمت مرکزی خشک و زمینهای آن کویری و پوشیده از گیاهان صحرایی است . زمینهای قسمت جنوبی ( تشکیل یافته از شن وماسه ) تا دماغة رأس البر در منتهی الیه جزیره امتداد یافته است ( مؤسسة مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ، ص 3ـ4 ) . بلندترین نقطة آن در مرکز جزیره ، به نام جبل الدُّخان ، حدود 135 متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد. جزیرة بحرین دارای منابع آب زیرزمینی و چشمه ها و چاههای آرتزین ( جوشان ) است . بیشترین بارش بحرین در زمستان است و میانگین سالانة آن به حدود هشتاد میلیمتر می رسد. گاهی گرمترین دمای بحرین به حدود 49 درجه می رسد که میانگین آن حدود 36 درجه است . میانگین سردترین دمای آن نیز حدود هفده درجه است .
در 1350 ش /1971 جمعیت بحرین به حدود 078 ، 216 تن می رسید و در 1360 ش /1981 به حدود 798 ، 350 تن افزایش یافت . از این جمعیت تقریباً 420 ، 238 تن ( 96 ر67% ) شهرنشین بودند. همچنین از کل جمعیت ، حدود بیست درصد ایرانی سرشماری شده است . از 85% جمعیت مسلمان بحرین تقریباً 40 تا 45% سنی و حدود 55 % تا 60 % شیعة اثنی عشری بودند. در 1367 ش /1988، بحرین حدود 040 ، 421 تن ، و پایتخت آن ، بندرمنامه ، حدود 986 ، 121 تن جمعیت داشت . زبان رسمی بحرین عربی است و زبانهای فارسی و انگلیسی هم در آن رواج دارد.
بحرین در 1350 ش /1971 به استقلال رسید و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. از 1352 ش /1973، طبق قانون اساسی ، دارای مشروطة سلطنتی شد و از لحاظ تقسیمات کشوری به شش ناحیه تقسیم شد که زیر نظر شهرداری اداره می شود. امروزه ، خاندان آل خلیفه * در بحرین حکومت می کنند که از عربهای عُتوبی عربستان و پیرو مذهب تسنن ( مالکی ) اند ( سدیدالسلطنه ، ص 487 )
اقتصاد بحرین عمدتاً بر پایة فعالیتهای بازرگانی و خدمات ( حدود 2 ر64% ) و بخش ساختمان ( حدود 3 ر17% ) است . پس از آن بخشهای صنایع و نفت ( حدود12% ) و بخش کشاورزی ( حدود5 ر6% ) قرار دارند. در 1903 ( 1321/1282 ش ) صید و تجارت مروارید فعالیت اساسی اقتصاد بحرین را تشکیل می داد. در آن سال بر اثر کشف نفت بحرین و به بازار آمدنِ مروارید پرورشی ژاپن ، صید مروارید دربحرین روبه کاهش نهاد و در 1339 ش /1960 متوقف شد.
مهمترین معادن بحرین نفت و گاز است . مقدار ذخایر نفت آن محدود است و بیشتر نفت پالایشگاه آن ( در جزیرة ستره ) از عربستان سعودی با لوله و از طریق دریا وارد می شود. از صنایع جدید، کارخانة ذوب و ساخت ورقه های آلومینیوم ( آلبا ) ، کارخانة تهیة کودشیمیایی و مجتمع پتروشیمی دارد؛ و نیز در دهة هشتاد ( 1359ـ 1369ش ) احداث کارخانه های آهن ، فولاد و تولید گاز آن به پایان رسیده است . همچنین کارگاههای تعمیر کشتیهای بزرگ اقیانوس پیما دربحرین احداث شده است و در اسکله های آن کشتیهای پانصدهزار تنی می توانند پهلو بگیرند. از صنایع دستی دارای صنایع ظریف و ساخت کشتیهای کوچک است .
دامداری و زراعت بحرین محدود است . پرورش اسب و شتر در آنجا رواج دارد. اراضی مزروعی آن به حدود 155 ، 12 هکتار می رسد، و زراعت عمدتاً در حاشیة شمال شرقی آن صورت می گیرد. محصولات عمدة آن میوه ، انواع سبزی و علوفه است . صیدماهی و میگو در بحرین انجام می گیرد و میگوی آن صادر می شود.
آبادیهای آن با راهها و جاده ها به منامه ( پایتخت ) می پیوندد. حدود 338 کیلومتر راه شوسه در بحرین احداث شده است ( موسسة مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ، ص 13 ) . فرودگاه بین المللی آن در جزیرة محرق است .
هنری رالینسون در جزیرة بحرین کتیبه ای به خط میخی کشف کرد که در آن از جزیره ای نام برده شده بود که به آن دیلمون می گفتند و به نظر او، جزیرة بحرین همان دیلمون بوده است ( گلوب و بیبی ، ص 897؛ ویلسون ، ص 34 ) . در 1332ش /1953، باستان شناسان دانمارکی قدمت آثار مکشوفه در شمال جزیرة بحرین را به عصر حجر رسانده اند ( گلوب و بیبی ، ص 887، 889 ) ، و نیز آثاری از عصر آهن در امتداد جادة منامه ـ بودایی در شمال دهکدة عالی کشف شده است ( فری فلت ، ص 126 ) . نتایج به دست آمده از کاوشهای باستان شناسان 1950ـ1970/1329ـ1349 ش در شمال جزیرة بحرین در زیر قلعة پرتغالیها آثار تمدنی پنجهزار ساله را نشان می دهد. آثار . . .