واسواس: خاکستردان یا خاکستردانی؟ اوبچه مره همو خاکستردان را. چی ره؟ خاکستردانی ره. گلدان یا گلدانی؟ او بچه همو گلدان را از سر میز پایان کو. چی ره؟ گلدانی ره . بایگان یا بایگانی؟ او بچه همو لوازم را در بایگان بمان. در کجا؟ در بایگانی.
گان؟؟؟؟ شهرگان: همشهر: شهروند. شهرگانان: همشهریان: شهروندان. گان: هم: وند. دهگان: همده: دهوند. بازرگان: همبازار. تاجر فروردینگان: همفروردین. این گان پسوند مکان نیست. در زبان فارسی یک پسوند مشترک گان داریم و یک پیشوند مشترک هم.
نیرنگ نخست: آذرگان: آذرخانه. آذرپاث: آذر پای: محافط آذر. آذرپاثگان: آذرپایگان: محافظ آتشخانه نیرنگ دوم پاثگاه: پاسگاه: پایگاه: مرکز. آذرپاثگان: آذرپایگاه: آتش مرکز. آتشی که در مرکز یا پایگاه است. نیرنگ سوم: یک چال آینده!
همیندم می رویم سون سمنگان پسوندش را برمی داریم سپس می آییم نزد باییدن و از آن واژه ای بای را به وام می گیریم و با گان سمنگان در می آمیزیم از آن آمیزیش [ بایگان ] بجا می ماند سپس همه بایستگان را در بایگان ... [مشاهده متن کامل]
جاگزین می کنیم. دگربار پشت یک دانشی می رویم که از آن دانش بیاموزیم. و برای دانشی می گوییم که ما بایگان را ساختیم مگر دارنده بایگان را نمی توانیم بسازیم. او می گوید: [ اینگونه که من دارنده ای دانش ام یعنی یک دانشی ام همانگونه دارنده ای بایگان یک بایگانی است. ] و من الله تزریق'
بایگان آرشیودار کارمند بایگانی پرونده دار متصدی پرونده filing clerk
ضباط
ترکیب دو کلمه "بای" و "بان" که طبق قواعد نگارش فارسی حرف "ب" در کلمه "بان" به "گ" تبدیل شده. به معنی نگهدارنده چیزهای ضروری ( بایسته )