بایست

/bAyest/

    is sometimes regarded as the past tense of
    must
    need
    ought
    -note: is sometimes regarded as the past of

مترادف ها

must (فعل)
باید، بایست، میبایستی، لابد شدن

should (فعل)
باید، بایست

ought (فعل)
باید، بایست، بایستی، باید و شاید

shall (فعل)
باید، بایست، بایستی

پیشنهاد کاربران

از �بایستن� بیشتر ، ساخت های �باید� ( مضارع ساده، سوم شخص مفرد ) ، � بایست � ( ماضی ساده، سوم شخص مفرد ) ، � می بایست � ( ماضی استمراری ، سوم شخص مفرد ) و � بایستی � ( صورت قدیم ماضی استمراری ، سوم شخص مفرد ) به کار می رود .
دستور زبان فارسی ۱ دکتر حسن احمدی گیوی ، دکتر حسن انوری
فعل امر از مصدر ایستادن هم به همین شکل نوشته می شود ؛
بایست = ب ایست به معنای توقف کن ، متوقف شو ، ساکن شو .
بایست:
( ( بایست در پهلوی در ریخت اپایست apāyist بکار می رفته است. ) )
( ( مرا خوارتر چون سه فرزند خویش
نبینم به هنگام بایست پیش ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 333. )

بپرس