باوریدن
تصدیق کردن
در فارسی از باور و کردن استفاده میشه ولی در ترکی فعل ساده دارد. ( اینانماق )
- دل سپردن به گفت یا گفته یا گفتار کسی ؛ باور کردن بدان. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . پذیرفتن آن :
چنین گفت کای گرد بیداردل
به گفت بهو خیره مسپار دل.
اسدی.
چون سخنگو سخن بپایان برد
هرکسی دل بر آن سخن بسپرد.
نظامی ( از آنندراج ) .
باور کردن در چیزی، باور کردن به چیزی، باوریدن چیزی