بانگ

/bAng/

    bong
    call
    calling
    crow
    exclamation
    halloo
    noise
    shout
    clamour
    cry
    cocks crow

فارسی به انگلیسی

بانگ امیز
exclamatory

بانگ در اوردن
to exclaim

بانگ زدن
call, crow, cry, halloo, shout, whoop, to cry, to exclaim, to call out

بانگ زدن ناگهانی و با شور و حرارت
exclaim

بانگ و فریاد
uproar

مترادف ها

call (اسم)
طلب، فریاد، صدا، دعوت، ندا، احضار، بانگ، نامبری

clamor (اسم)
غوغا، خروش، فریاد، سر و صدا، بانگ، طنین

cry (اسم)
خروش، گریه، فریاد، بانگ، ناله، غریو، زاری، ضجه، عجز

noise (اسم)
فریاد، سر و صدا، صدا، شلوغ، بانگ، طنین، اختلال، قیل و قال، خش خش، پارازیت، امد و رفته، شایعه و تهمت

sound (اسم)
درست، صدا، بانگ، صوت، اوا

roar (اسم)
خروش، سر و صدا، غرش، صدا، بانگ، غریو، توف

exclamation (اسم)
فریاد، بانگ، ضجه، حرف ندا

voice (اسم)
صدا، بانگ، صوت، اوا، واک

پیشنهاد کاربران

معادل لکی : قارَه
در زبان کوردی به اذان، بانگ می گویند.
#بانگ
از ریشه پارسی میانه و پهلوی vāng ونگ است.
و با همین ریخت در زبان ارامنه بهره می رود که از ریشه پارسی ان است.
هنوز نیز در گویش مردمان اصفهان و کاشان از این واژه ونگ بهره برده میشود و کاربرد دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

@iranaryan
مارا در ایتا دنبال کنید
Steingass, Francis Joseph� ( 1892 ) , “بانگ”, in�A Comprehensive Persian–English dictionary, London: Routledge & K. Paul

#بانگ
از ریشه پارسی میانه و پهلوی vāng ونگ است.
و با همین ریخت در زبان ارامنه بهره می رود که از ریشه پارسی ان است.
هنوز نیز در گویش مردمان اصفهان و کاشان از این واژه ونگ بهره برده میشود و کاربرد دارد.
@iranaryan
مارا در ایتا دنبال کنید
محمد حسن دوست، فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی، پوشینۀ ( جلد ) نخست، فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳، رویه های ( صفحه های ) ۳۹۸ و ۳۹۹
بانگبانگ
منابع• https://t.me/ketab7777/60913
بانگ فارسی همریشه با bang انگلیسی که معنای صدای زیاد و انفجار میدهد
دوستان ترک زبان ریشه واژگان خودتون رو از آلتایی پیدا کنید نه هندواروپایی
صدا، فریاد، نغمه، ندا، آواز
آواز نهیب
بانک/بانگ:
این دو کلمه را نباید به جای هم به کار برد. بانک واژه ی فرنگی است به معنای" بنگاه اقتصادی که پول یا چیز دیگر در آن به امانت گذاشته می شود "و بانگ واژه ای فارسی است به معنی" فریاد" چون بر طبق یکی از قواعد آوایی فارسی، تمایز میان "ک" و گ در پایان کلمه، خاصه پس از حرف "ن" ساکن، از میان می رود، برای فارسی زبان تلفظ ک در این موضع دشوار است و به همین جهت غالباً بانک را بانگ تلفظ می کنند و اشکالی ندارد ولی معکوس آن به هیچ وجه جایز نیست. رادیو و تلویزیون غالبا شنیده شده است که به جای بانگ الله اکبر می گویند بانک الله اکبر.
...
[مشاهده متن کامل]

( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۵۸. )

واژه بانگ واژه کهن پارسی است که پهلوی آن به شکل بُرزوانگ= borzv�ng =صدای بلند، بانگ بلند، فریاد بوده است و واژه بُرزوانگ از دو تکواژ بُرز ( بُرز= borz = برج، بلند، مرتفع ) و پسوند اَنگ می باشد. تکواژ بُرز در واژگان پهلوی ( بُرزیها= borziha با صدای بلند، با فریاد و بَرزیت= barzit بزرگ، معظم، عالیقدر ) نیز یافت می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

کاربر بالا توجه نمی کند که بسیاری از واژگان پارسی از طریق اقوام سغدی و سکایی ( اقوام هندوآریایی ) و بخشی نیز در دوران ایلخانی و سلجوقی به زبان ترکی راهیافته است.
نیاز به یاد آوری است که واژگان پشنگ، خشنگ، هوشنگ، برزوانگ، خدنگ، آهنگ، سرهنگ، درنگ و. . . واژگان کهن پارسی و آریایی هستند.

صدا صوت
بانگ: بانگ در پهلوی در ریخت وانگ wāng بکار می رفته است ) )
( ( یکی بانگ برزد بخواب اندرون
که لرزان شد آن خانهٔ صدستون ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 292. )

ندا، آوا، صدا، آواز، صوت، نوا، فریاد، داد، جار
اول
فریاد
داد
صده
غو
جار
صدا
هیا هو
صدا
صوت
آوا
ندا
فریاد
داد
نعره

صدا ، جار کشیدن، فریاد زدن، صدا زدن مردم
داد ؛فریاد ٰ غریو، آوا ـ - - در زبان لری به گفتن اذان بانگ یا بونگ گویند .
فریاد
نهیب
فریاد _جار کشیدن
فریاد غوغا

فریاد. آواز . صدا . نوا
صدا
اوا
در زبان لری بختیاری با کلمه
بنگ تلفظ می شود
Bong. bang
بانگ::صدا. آواز
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٧)

بپرس