بافته

/bAfte/

    woven
    braided
    knitted
    textile
    tissue
    fabric
    plait

فارسی به انگلیسی

بافته حصیری
wickerwork

بافته شده از نخ پنبه ای
lisle

بافته شده بر دستگاه بافندگی عریض
broadloom

مترادف ها

texture (اسم)
شالوده، بافت، بافندگی، بافته، تار و پود، پارچه منسوج

web (اسم)
تار، تار عنکبوت، بافته، تنیده، بافت یا نسج

tissue (اسم)
رشته، پارچه، بافت، بافته، منسوج، نسج، تنیده، پارچهء بافته

wale (اسم)
بافته، تیر افقی

mesh (اسم)
سوراخ، چشمه، شبکه، بافته، سوراخ تور پشه بند

textural (صفت)
بافته، بافتنی

پیشنهاد کاربران

بپرس