prime (صفت)اصلی، باستانی، بهترین، برجسته، عمده، درجه یک، اولیه، اول، نخستین، نخستgray (صفت)بی رنگ، پیر، کهنه، باستانی، خاکستری، سفید، سفید مایل به خاکستری، سفید شونده، رو به سفیدی رونده، بد بختold (صفت)مسن، سالخورده، پیر، سالار، قدیمی، کهنه، باستانی، گذشته، پارینه، دیرینه، عتیق، سابق، فرسوده، سابقی، زر، کهن سال، کهنه کار، پیرانهancient (صفت)دیر، پیر، قدیمی، کهنه، باستانی، کهن، پارینه، دیرینه، عتیق، اباء واجدادیage-old (صفت)قدیمی، کهنه، باستانیclassical (صفت)باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانیantique (صفت)کهنه، باستانی، عتیقantiquarian (صفت)باستانی، وابسته ب قدیمclassic (صفت)باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانیtraditionary (صفت)باستانی، حدیثی، روایتی، روایت شدهrelict (صفت)باستانی، باقی ماندهprimeval (صفت)پیشین، باستانی، اولیه، بسیار کهن
عتیقمحافظین باستانهیچوقت از موتوری جنس نگیرباستان ( باس تان ) یک کلمه تورکی است. از فعل باسماق ( باس. باسما. باستون. باسیلی. باستیر. باستیرما. باستیرماق ) . . . . . تان مثل داس تان ( داستان ) . قاس تان ( قاستان. قاسدان نامه ی فردوسی. قیس سا ( قصه ... [مشاهده متن کامل] . قاس قاس دان نا مه ) ) راس تان ( راستان. مثل داس تان راستان ) . آرتان. اوس تان ( استان ) . آس تان ( آستان. آستانه. آستانا ) . باتان. یاتان. . ساتان. .قدیمی ، بسیار کهنمربوط به دوران ما قبل تاریخاولین امپراطوری های دنیا مثل ایران باستان، هند باستان، چین باستان، روم باستان، یونان باستانانتیک+ عکس و لینک