باستانی

/bAstAni/

    ancient
    antique
    early
    old
    olden
    primitive
    traditional

فارسی به انگلیسی

باستانی تروی
troy

باستانی و مورد احترام
time-honored

مترادف ها

prime (صفت)
اصلی، باستانی، بهترین، برجسته، عمده، درجه یک، اولیه، اول، نخستین، نخست

gray (صفت)
بی رنگ، پیر، کهنه، باستانی، خاکستری، سفید، سفید مایل به خاکستری، سفید شونده، رو به سفیدی رونده، بد بخت

old (صفت)
مسن، سالخورده، پیر، سالار، قدیمی، کهنه، باستانی، گذشته، پارینه، دیرینه، عتیق، سابق، فرسوده، سابقی، زر، کهن سال، کهنه کار، پیرانه

ancient (صفت)
دیر، پیر، قدیمی، کهنه، باستانی، کهن، پارینه، دیرینه، عتیق، اباء واجدادی

age-old (صفت)
قدیمی، کهنه، باستانی

classical (صفت)
باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی

antique (صفت)
کهنه، باستانی، عتیق

antiquarian (صفت)
باستانی، وابسته ب قدیم

classic (صفت)
باستانی، کلاسیک، مطابق بهترین نمونه، پیرو سبک های باستانی، ردهای، وابسته به ادبیات باستانی

traditionary (صفت)
باستانی، حدیثی، روایتی، روایت شده

relict (صفت)
باستانی، باقی مانده

primeval (صفت)
پیشین، باستانی، اولیه، بسیار کهن

پیشنهاد کاربران

محافظین باستان
هیچوقت از موتوری جنس نگیر
باستان ( باس تان ) یک کلمه تورکی است. از فعل باسماق ( باس. باسما. باستون. باسیلی. باستیر. باستیرما. باستیرماق ) . . . . . تان مثل داس تان ( داستان ) . قاس تان ( قاستان. قاسدان نامه ی فردوسی. قیس سا ( قصه
...
[مشاهده متن کامل]
. قاس قاس دان نا مه ) ) راس تان ( راستان. مثل داس تان راستان ) . آرتان. اوس تان ( استان ) . آس تان ( آستان. آستانه. آستانا ) . باتان. یاتان. . ساتان. .

قدیمی ، بسیار کهن
مربوط به دوران ما قبل تاریخ
اولین امپراطوری های دنیا مثل ایران باستان، هند باستان، چین باستان، روم باستان، یونان باستان
انتیک

بپرس