بازیگر اصلیleadبازیگر پانتومیمpantomimistبازیگر تراژدیtragedienneبازیگر دوره گردbuskerبازیگر علی البدلunderstudyبازیگر غیر مهمextraبازیگر فرعیwalk-onبازیگر ناشیhamبازیگر نمایش های مینسترلminstrel
actor (اسم)بازیگر، هنرپیشه، شاکی، حامی، خواهانperformer (اسم)بازیگر، سازنده، ساز زن، ایفا کنندهpuppeteer (اسم)بازیگر، خیمه شب بازmummer (اسم)بازیگر، هنرپیشه صامت، بازیگر نقابدار ایام نوئلstager (اسم)بازیگر، ادم کهنه کار، گرگ باران دیده
قطعا بازیگری بزرگترین رویاست ، هنر بازیگریبازیگر= Actressرویای بزرگم ( بازیگری )من حتما بازیگر می شود !تمام. . . .بازیگری یعنی وجود من یعنی اگه یک روز روی صحنه تئاتر نرم وبازی نکنم میمیرم ودراینده بازیگر میشمبازیگری یعنی شغل مقدس و جان بخشیدن به شخصیت استactor به معنی بازیگر مردهactress هم به معنی بازیگر زنه+ عکس و لینک