بازداشت در بیمارستانhouse arrestبازداشت در خانهhouse arrestبازداشت در زندان اسیران جنگinternmentبازداشت شدگان جنگیinterneeبازداشت مجددremandبازداشت ناسزاوارfalse arrestبازداشت کردنarrest, bust, seize, nab, pinch, to arrest or delain
curb (اسم)جلوگیری، بازداشت، زنجیر، عنان، جدول، لبه پیاده رو، هویزه، حاشیه پیاده روarrest (اسم)توقیف، بازداشتdetention (اسم)توقیف، بازداشت، حبسarrestment (اسم)توقیف، بازداشتdeterrence (اسم)بازداشت، بازداریbackset (اسم)بازداشت، عقب زنی، وارونه، مکی، عودdissuasion (اسم)بازداشت، بازداری، انصراف، دلسرد سازیforbiddance (اسم)جلوگیری، بازداشت، منع، ممانعت، ممنوعیت، نهی، قدغنstoppage (اسم)جلوگیری، بازداشت، ایست، سد
توقیفچهار مرحله کشاورزی کاشت، داشت ، برداشت، آیشمرحله دوم داشت از بن دارباز= چرخه، تکرارتکرار مرحله داشترشد دوباره ، از نو برپا داردکتر کزازی در نوشته های خود واژه " بازداشت" را به جای واژه ی " نهی ( در دانش معانی ) " به کار برده است.موقوف+ عکس و لینک