بازدارنده

/bAzdArande/

    deterrent
    hindrance
    preventive
    inhibition
    obstructive
    prohibitive
    rub
    manacle
    prohibitory
    roadblock

مترادف ها

deterrent (صفت)
ترساننده، بازدارنده، منع کننده، عایق

dissuasive (صفت)
بازدارنده، منع کننده

disincentive (صفت)
بازدارنده، منع کننده

پیشنهاد کاربران

مناع
رادع
ناهی
عاصم. [ ص ِ ] ( ع ص ) بازدارنده. ( غیاث اللغات ) . منعکننده. ( از اقرب الموارد ) . نگاه دارنده. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . حفظکننده. ( از اقرب الموارد ) :
گفت من رفتم بر آن کوه بلند
عاصم است آن که مرا از هر گزند.
مولوی.
preventative
رادع . . . .
ناهی. .
دستور باز دارنده چی میشه
جلوگیر، عایق، مانع، محذور، جلوگیری کننده، رادع، سد، ناهی
رادع

بپرس