باز نمودن


    fix

فارسی به انگلیسی

باز نمودن با دقت
pinpoint

پیشنهاد کاربران

باز نمودن:
این فعل مرکب را امروزه غالباً به غلط به کار می برند. باز نمودن در متون معتبر فارسی به دو معنی به کار رفته است: یکی به معنای" بیان کردن، توضیح دادن "و توسعا" نشان دادن، " علنی کردن" است.
...
[مشاهده متن کامل]

"تخمی که در زمین باشد هیچ کس نتواند که باز نماید که او چیست تا آنگاه که خود را آشکار گرداند". وزیر نامه پیش شاه فرستاد و این احوال بازنمود" ( اسکندرنامه ) .
( غلط ننویسیم ، ابوالحسن نجفی ، چاپ نهم ۱۳۷۸ ص ۵۶. )

شرح دادن، وصف کردن، توصیف کردن، وصف کردن
توضیح دادن. شرح دادن. بیان نمودن. بازگفتن و اعلام و اظهار کردن. تشریح و توضیح. ایضاح: «بنده آنچه رفته است، به تمامی بازنمود [یعنی: من هرآنچه گذشته بود و اتفاق افتاده بود، بیان کردم و توضیح دادم]، گفت: بدانستم ( تاریخ بیهقی ) ».

بپرس