باری

/bAri/

    howbeit
    anyhow
    however
    well
    now
    in short
    at least
    omnipotence
    in any case
    [lit.] at least
    what
    load - carrying

فارسی به انگلیسی

باری به هر جهت
perfunctory

باری تعالی
omnipotence

باری را از دوش برداشتن
unburden

مترادف ها

freighter (اسم)
مکاری، باری، بارکش، بار کننده

پیشنهاد کاربران

باری به معنی خالق است و در اصل به معنی جدا کردن چیزی از چیز دیگر می باشد ، چون آفریدگار مخلوقات خود را از مواد اصلی و نیز از یکدیگر جدا می کند ، از او با عنوان باری تعالی یاد می شود
سلیم
باری: واژه ای اربی ست یعنی آفریننده مانند باری تعالا یعنی آفریننده برتر.
باری: در پارسی هم یعنی بارکشو در قدیما به کامیونهای کوچک می گفتند ماشین باری.
در گفتار لری :
واژه های : بالِی ( بالِ ِ ِ ) ، بالمِی، بالمشِی
در جمله مانند جمله زیر بکار می رود :
فلان کار رو که انجام ندادی بالمشی ( بالمی، بالی ) این رو انجام بده.
به معنای:
فلان کار رو انجام ندادی دست کم ( باری، حداقل ) این کار رو انجام بده.
...
[مشاهده متن کامل]

شاید همان باری در فارسی باشد که دو حر ف ( ر ) و ( ل ) با هم آلشت شده اند.

علی ای حال
علی ای تقدیر. [ ع َ لا اَی ْ ی ِ ت َ رِن ْ] ( ع ق مرکب ) در هر حال. به هر تقدیر. به هر حال.
باری ( Barı ) :در زبان ترکی به معنی لااقل - حداقل
اقلا ( تنوین نمی گیرد ) ، دست کم
هر چه بود . . . . . . . . . .
به نظرم مفهومش میشه یکبار
اگه باری تعالی باشه میشه خدا یا خداوند
به هر حال، ناچار
خلاصه، به هرحال
یعنی مرز بندی کردن و تمایز گذاشتن در امر خلقت بعد از اینکه صورت گری صورت گرفت و در نهایت خلق کردن و تمام شدن کار
آفریدگار ، خالق ، خدا
کاربرد در جمله : 👨🏻‍🎨
انبیا گفتند نومیدی بد است / فضل و رحمت های باری بی حد است
( مولوی )
مرغ که هنوز به تخم نیامده
در زبان باشکوه پارسی ما دارای انواع یای ها ( ی ) هستیم یکی از این یای ها در این کلمه امده "یای وحدت"
هم معنی فارسی کلمه "القصه" است که در داستان ها به کار میرود
مرغی را گویند که هنوز تخم نگذاشته باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس