بارور شدنconceive, fructify, gestateبارور شدن چلیپاییcross-fertilizeبارور شدهfertileبارور نشدهinfertileبارور کردنenrich, fecundate, fertilizeبارور کردن چلیپاییcross-fertilize
fruitful (صفت)مفید، بارور، میوه دار، زایاfertile (صفت)پربرکت، بارور، حاصلخیز، برومند، پرثمرfecund (صفت)بارور، حاصلخیز، برومند، پرثمر، پراثرprolific (صفت)فراوان، نیرومند، بارور، حاصلخیز، زایا، پرزاfructuous (صفت)سودمند، بارورparturient (صفت)بارور، ثمر بخش، بچه آور، بچه زا، کثیر الاولاد